ارزانی داشتن


معنی انگلیسی:
shower, bequeath, bestow, contribute, endow, extend, gift, offer, proffer, rain, spare, volunteer, yield, to give, to grant

فرهنگ فارسی

( مصدر ) عفو کردن بخشودن بخشیدن .

فرهنگ معین

( ~. تَ ) (مص م . ) بخشیدن ، تقدیم کردن .

مترادف ها

yield (فعل)
واگذار کردن، ثمر دادن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن

فارسی به عربی

امنح , محصول

پیشنهاد کاربران

- ارزانی داشتن ؛ بخشیدن. روزی کردن :
شکر کن شکر، خداوند جهان را که بداشت
بتو ارزانی بی سعی کس این ملک قدیم.
ابوحنیفه اسکافی.
leave sth in possession of someone
confer a title/degree/honour etc on/upon=to officially give someone a title etc, especially as a reward for something they have achieved = bestow
به کنایه یعنی بخشیدن
بخشیدن؛ دادن؛ تقدیم کردن.

بپرس