اردنانس


مترادف اردنانس: تدارک، تدارکات، تهیه

فرهنگ فارسی

حکم، فرمان، دستور، نظم، ترتیب، قانون، وافسریاسربازی که درخدمت افسرارشدباشدبرای انجام دادن کارهاواوامراو، گماشته

فرهنگ عمید

۱. افسر یا سربازی که برای انجام دادن اوامر افسر ارشد به خدمت گماشته می شود، گماشته.
۲. بخشی در ارتش که مسئول تدارکات، مهمات، و اسلحه است.

پیشنهاد کاربران

اصطلاح نظامی : تعمیرکار سلاح
نوکر / کار کسی رو انجام دادن

بپرس