اردشیر یکم

پیشنهاد کاربران

اردشیر یکم ( به پارسی باستان: 𐎠𐎼𐎫𐎧𐏁𐏂𐎠 ت. ت.   'اَرْتَخْشَچَ' ) پسر خشایارشا بزرگ و شهبانو آماستری، ششمین شاهنشاه هخامنشی از سال ۴۶۵ تا ۴۲۴ پ. م. بود.
او پس از کشته شدن پدرش و سپس برادرش داریوش که جانشینِ قانونی بود، با وجود برادر ویشتاسپ که از وی بزرگتر و ساتراپ باکتریا بود به یاری اردوان فرمانده گارد نگهبانان پادشاه، بر تختِ شهریاری نشست. اردوان به طور ناپایدار اردشیر را بر تخت نشاند و خود از طریق پسران خویش انگیزه داشت که در زمانی مناسب وی را نیز از میان بردارد، ولی اردشیر از این توطئه آگاهی یافت و در دفع او پیشدستی کرد. اردشیر، اردوان و پسرانش را کشت و خود را شاهنشاه خواند و ۴۱ سال پادشاهی کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مورخ با جلوس اردشیر یکم به تخت سلطنت در برابر مجموعه سندهای وقایع نگارانه رو به کاهش قرار می گیرد. کتزیاس به شرح حال خاندان بغابوخش، بیشتر علاقه مند است، تا تاریخ هخامنشی در این دوران، از دخالت متضاد بغابوخش در توطئه ضد خشایارشا تا نابودی زوپوروس دوم پس از مرگ اردشیر، پیرامون این شخصیت و پسرانش دور می زند. پس باز دربارهٔ مرافعه های دریای اژه است که بیشترین اطلاعات را داریم، به ویژه از طریق نوشته های دیودور سیسیلی و توسیدید، که نحوه کشمکش های آتنی - پارسی آسیای صغیر را در مصر دنبال می کنند. از طریق تورات ( عزرا و نحمیا ) می توان تحلیلی از موقعیت های داخلی یهودیه انجام داد. البته با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات تاویلی امروزه نیز غلبه ناپذیر می نماید. دربارهٔ دو منطقه، اسناد و مدارک بیشتری در اختیار داریم. اول در مورد ناحیه بابل به واسطه بایگانی موروشوها، که اساساً مربوط به دوران سلطنت اردشیر یکم و پسرش داریوش دوم است. همچنین در مورد مصر، به واسطه اسناد آرامی ( که به ویژه، نه انحصاراً به الفانتین تعلق دارند ) . در اسناد آرامی بخش مکاتبات آرشام، خشثرپاون مصر را، که بر روی پوست نگاشته شده اند، می توان به سهولت جدا کرد. باید بیفزاییم که برای نخستین بار پس از نخستین سال های سلطنت داریوش بزرگ اشاره به مرافعات ایران شرقی داریم. اما شمار اسناد مکتوب تخت جمشید تقلیل می یابد: جدیدترین کاوش ها هر چند سبب ارزیابی مجدد نقش اردشیر یکم در مقام بناکننده شده است، اما تفسیر تاریخی آنها همچنان به صورت یک معضل باقی مانده است.
اسناد موجود، هم ناقص و هم نامطمئن هستند و هم مشکل عمده ای دربردارند که همانا تاریخ گذاری شان است. بسیاری از اسناد بابلی یا آرامی بر اساس سال سلطنت اردشیر تاریخ گذاری شده اند. لیکن از آنجا که اردشیر یکم و دوم هر دو مدت زمان طولانی سلطنت کرده اند، اغلب تعیین زمان قطعی دشوار است. فقط بررسی اسامی خاص گاه می تواند روشنگر باشد، زیرا اغلب اوقات، نه خط و نه شناخت خطوط قدیمی معیارهایی عمده ای به شمار نمی آیند. در مورد کتیبه های یونانی و آرامی و آسیای صغیر که تاریخ سلطنت اردشیر را دارند، با آنکه مسئله مهم ترین اسناد تاریخی در میان است، با مشکلات مشابه مواجه هستیم، مانند کتیبه یونانی ساردیس که حاکی از اهدای پیکره ای توسط یکی از مأموران عالی رتبه خشثرپاون نشین است یا کتیبه آرامی کیلیکیه ای، که گواه وجود یک مرکز قدرت هخامنشی در کوهستان است. باید بیفزاییم که به نظر می رسد که نویسندگان یونانی گهگاه اردشیرها را با یکدیگر اشتباه می گرفتند. همین احتمال حداقل بعضی از بحث های بی پایان دربارهٔ تعیین زمان مأموریت عزرا و نحمیا در اورشلیم را توجیه می کند.

اردشیر یکماردشیر یکماردشیر یکماردشیر یکماردشیر یکماردشیر یکم
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/اردشیر_یکم_(هخامنشی)
♦️اردشیر یکم بعد خشایارشا به سلطنت رسید
نام این پادشاه در پارسی باستان "ارته خَشتَره"
در زبان بابلی"ارته خشت سو"
در زبان ایلامی"ارته خچرچه"
به مصری"ارته خسش"در نوشته ی هردوت"آرتا گزگسس" و در نوشته های مورخی بنام کتزیاس"ارتگسرکسس"
...
[مشاهده متن کامل]

در آثار پلوتارک مورخ، ؛ "ماک روخیر"به معنی درازدست و در تورات "ارته خشتا" نوشته شده است.
پلوتارکِ مورخ نوشته است که:"او را دراز دست میگفتند چون دست راست او از دست چپش درازتر بود. "نخستین کسی که این فرنام را برای اردشیر برگزید "دی نون"بود و دیگر تاریخ نگاران یونانی این نام را از نوشته های او برداشت کرده اند. فردید دی نون از نسبت دادن این نام به اردشیر، گشاده دستی او بوده است اما یونانیان آن را به معنی کسی با دستان دراز برداشت کرده اند.
در مروج الذهب مسعودی"بهمن بن اسفندیار"، در کتاب شهرستانی"بهمن بن دارا"در کتاب حمزه ی اصفهانی"کی اردشیر بن اسفندیار بن گشتاسبی مسمی به بهمن"و در کامل ابن اثیر"بهمن بن اسفندیار و اردشیر بن بهمن"آمده است
در آثار الباقیه او را "کی اردشیر بهمن ارطخشت اول و اردشیر اخشورش ملقب به مقردشیرای طویل الیدین" نوشته اند. .

بپرس