بسوس با نام سلطنتی اردشیر پنجم ( پارسی باستان: 𐎠𐎼𐎫𐎧𐏁𐏂𐎠 ) که در شاهنامه جانوسیار نیز نامیده شده، شَهرَب باختر، از سرداران داریوش سوم در جنگ با اسکندر و شاهنشاه خودخوانده شاهنشاهی هخامنشی در میانه ۳۳۰ تا ۳۲۹ پیش از میلاد بود.
... [مشاهده متن کامل]
بسوس که یکی از اعضای خاندان هخامنشی و برادرزاده داریوش سوم، ساتراپ باختر بود، مدت کوتاهی پس از کشتن داریوش سوم به قدرت رسید و متعاقباً تلاش کرد تا بخش شرقی امپراتوری را در برابر تهاجمات مقدونیان حفظ کند اما قلمروی او به سرعت شروع به فروپاشی کرد؛ از جمله باختر که مرکز اصلی فرمانروایی او بود. پس از فرار به سغد، افسرانش او را دستگیر و در نهایت، به اسکندر تسلیم کردند. او در هگمتانه اعدام شد.
نام یونانی بسوس ( Βήσσος Bēssos ) برگرفته از پارسی باستان *Bayaçā ( به معنی «محافظت شده از ترس» ) است. اردشیر {{به پارسی باستان|𐎠𐎼𐎫𐎧𐏁𐏂𐎠}} Artaxšaçāʰ، در لغت معنای کسی است که «پادشاهی اش بر پایهٔ راستی و عدالت است».
از پیشینه بسوس اطلاعات زیادی در دست نیست، جز اینکه وی عضوی از خاندان هخامنشی بوده است. در دوران پادشاهی داریوش سوم ( حک. ۳۳۶–۳۳۰ پ. م ) ، بسوس به عنوان ساتراپ باختر که یک ساتراپی مهم در بخش شرقی امپراتوری بود انتخاب شد. سرزمین باختر که از حدود ۵۴۰ پیش از میلاد تحت فرمانروایی هخامنشیان اداره می شد، یک ناحیه آباد و پرجمعیت بود و همان طور که یافته های باستان شناسی نشان می دهد، کشاورزی، تجارت، بازرگانی و صنایع دستی در این منطقه رونق فراوانی داشت. به نظر می رسد که منصب «ساتراپ باختر» معادل مقام «نایب پادشاه شرق» بوده است.
بسوس به عنوان ساتراپ باختر، توانست بر سغد و مناطقی که هم مرز با هند بود، حکومت کند. او توانست وفاداری و تابعیت گروه های عشایری ایرانی تبار در آسیای میانه از جمله: ساکا، داهان و ماساگت ها را حفظ کند. به گفته ریچارد فولتس ایران شناس، ساتراپی های شرقی عملاً قلمرو شخصی بسوس به حساب می آمد. پس از شکست ایران مقابل اسکندر ( حک. ۳۳۶–۳۲۳ پ. م ) در نبرد ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد، داریوش سوم بسوس را برای کمک احضار کرد.
بسوس در سال ۳۳۱ پیش از میلاد در نبرد گوگمل علیه اسکندر شرکت کرد. او گروهی متشکل از باختری ها، سغدی ها، هندی ها و همچنین متحدان سکایی اش را در ارتش ایران داخل کرده بود. او سواره نظام را در جناح چپ نیروهای پارسی رهبری می کرد و قصد داشت حملات اسکندر را در آن جناح فلج کند. پس از شکست ایرانیان در نبرد، بسوس به دنبال داریوش به شهر هگمتانه در ماد رفت. در آنجا بسوس با تعدادی از بزرگان، مانند نبرزن و بارسائنت، ساتراپ رخج - زرنگ، علیه داریوش توطئه کردند. آنها با هم داریوش را در اواسط سال ۳۳۰ پیش از میلاد دستگیر کردند و بسوس به عنوان رهبر نیروهای شورشی انتخاب شد که این امر احتمالاً به دلیل تبار هخامنشی او بود. دستگیری داریوش این بهانه را به اسکندر داد تا از او انتقام بگیرد. بسوس و شورشیان در حال فرار از نیروهای مقدونی، داریوش را در یک گاری سرپوشیده که گفته می شود با یک زنجیر طلایی بسته شده بود، حمل می کردند. بسوس و همدستانش برای اینکه زمان برای فرارشان بخرند، داریوش را کشتند و جسد او را در کنار جاده رها کردند. این قتل در ژوئیه ۳۳۰ پیش از میلاد و در نزدیکی هکاتومپیلوس رخ داد. جسد داریوش سوم پس از مدتی توسط اسکندر پیدا شد و او را در یک گوردخمه سلطنتی در تخت جمشید دفن کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بسوس که یکی از اعضای خاندان هخامنشی و برادرزاده داریوش سوم، ساتراپ باختر بود، مدت کوتاهی پس از کشتن داریوش سوم به قدرت رسید و متعاقباً تلاش کرد تا بخش شرقی امپراتوری را در برابر تهاجمات مقدونیان حفظ کند اما قلمروی او به سرعت شروع به فروپاشی کرد؛ از جمله باختر که مرکز اصلی فرمانروایی او بود. پس از فرار به سغد، افسرانش او را دستگیر و در نهایت، به اسکندر تسلیم کردند. او در هگمتانه اعدام شد.
نام یونانی بسوس ( Βήσσος Bēssos ) برگرفته از پارسی باستان *Bayaçā ( به معنی «محافظت شده از ترس» ) است. اردشیر {{به پارسی باستان|𐎠𐎼𐎫𐎧𐏁𐏂𐎠}} Artaxšaçāʰ، در لغت معنای کسی است که «پادشاهی اش بر پایهٔ راستی و عدالت است».
از پیشینه بسوس اطلاعات زیادی در دست نیست، جز اینکه وی عضوی از خاندان هخامنشی بوده است. در دوران پادشاهی داریوش سوم ( حک. ۳۳۶–۳۳۰ پ. م ) ، بسوس به عنوان ساتراپ باختر که یک ساتراپی مهم در بخش شرقی امپراتوری بود انتخاب شد. سرزمین باختر که از حدود ۵۴۰ پیش از میلاد تحت فرمانروایی هخامنشیان اداره می شد، یک ناحیه آباد و پرجمعیت بود و همان طور که یافته های باستان شناسی نشان می دهد، کشاورزی، تجارت، بازرگانی و صنایع دستی در این منطقه رونق فراوانی داشت. به نظر می رسد که منصب «ساتراپ باختر» معادل مقام «نایب پادشاه شرق» بوده است.
بسوس به عنوان ساتراپ باختر، توانست بر سغد و مناطقی که هم مرز با هند بود، حکومت کند. او توانست وفاداری و تابعیت گروه های عشایری ایرانی تبار در آسیای میانه از جمله: ساکا، داهان و ماساگت ها را حفظ کند. به گفته ریچارد فولتس ایران شناس، ساتراپی های شرقی عملاً قلمرو شخصی بسوس به حساب می آمد. پس از شکست ایران مقابل اسکندر ( حک. ۳۳۶–۳۲۳ پ. م ) در نبرد ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد، داریوش سوم بسوس را برای کمک احضار کرد.
بسوس در سال ۳۳۱ پیش از میلاد در نبرد گوگمل علیه اسکندر شرکت کرد. او گروهی متشکل از باختری ها، سغدی ها، هندی ها و همچنین متحدان سکایی اش را در ارتش ایران داخل کرده بود. او سواره نظام را در جناح چپ نیروهای پارسی رهبری می کرد و قصد داشت حملات اسکندر را در آن جناح فلج کند. پس از شکست ایرانیان در نبرد، بسوس به دنبال داریوش به شهر هگمتانه در ماد رفت. در آنجا بسوس با تعدادی از بزرگان، مانند نبرزن و بارسائنت، ساتراپ رخج - زرنگ، علیه داریوش توطئه کردند. آنها با هم داریوش را در اواسط سال ۳۳۰ پیش از میلاد دستگیر کردند و بسوس به عنوان رهبر نیروهای شورشی انتخاب شد که این امر احتمالاً به دلیل تبار هخامنشی او بود. دستگیری داریوش این بهانه را به اسکندر داد تا از او انتقام بگیرد. بسوس و شورشیان در حال فرار از نیروهای مقدونی، داریوش را در یک گاری سرپوشیده که گفته می شود با یک زنجیر طلایی بسته شده بود، حمل می کردند. بسوس و همدستانش برای اینکه زمان برای فرارشان بخرند، داریوش را کشتند و جسد او را در کنار جاده رها کردند. این قتل در ژوئیه ۳۳۰ پیش از میلاد و در نزدیکی هکاتومپیلوس رخ داد. جسد داریوش سوم پس از مدتی توسط اسکندر پیدا شد و او را در یک گوردخمه سلطنتی در تخت جمشید دفن کردند.