اردشیر محصص

پیشنهاد کاربران

اردشیر محصص ( زاده ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ در گیلان – درگذشته ۱۸ مهر ۱۳۸۷ در نیویورک ) ، طراح، کاریکاتوریست و نقاش ایرانی بود.
اردشیر محصص در ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ از مادری شاعر و پدری قاضی در رشت به دنیا آمد. پدر و مادر او هر دو از متمولان لاهیجان بودند و او نیز بزرگ شدهٔ این شهر بود. محصص پس از تحصیل حقوق در تهران و مدتی کار در دولت، کار طراحی را برگزید و آثار خود را در نشریات و کتاب ها منتشر کرد. پس از انقلاب اسلامی ایران، به نیویورک مهاجرت کرد. اردشیر ۳ ساله بود که به همراه برادر بزرگ ترش به تماشای سریال مشهور «بلای جان نازی ها» رفته بود، زمانی که از سینما برگشت در منزل از او دربارهٔ داستان فیلم سوالاتی کردند و چون او نمی توانست ماجرای فیلم را شرح دهد آنچه را دیده بود روی کاغذ طراحی کرد. این اولین طراحی محصص بود و آغاز راهی که بعدها او را به مشهورترین طراحان ایران و جهان مبدل ساخت.
...
[مشاهده متن کامل]

حسین محجوبی، که خود از نسل نقاشان قدیمی ایران است، در این باره در در گفتگویی با شهروز نظری درمجله تندیس، به بازگویی بخشی از خاطرات خود با محصص ها پرداخت:
«خاندان محصص از خانواده های معروف و مرفه لاهیجان بودند و در تجارت برنج و ابریشم شهرت داشتند. گمان می کنم در حدود پانزده خانواده بودند که در محله پردسر لاهیجان سکونت داشتند. از میان آن ها سه برادر بودند که یکی از آن ها پدر اردشیر و ایراندخت بود و دیگری پدر بهمن و یکی دیگر از برادرها پسری داشت که همکلاس من بود و او هم آدم غریبی بود و در جوانی خودکشی کرد. همه محصص ها کاراکتر غریبی داشتند. »
سرور مهکامه محصص لاهیجانی، مادر اردشیر بود که دوستی نزدیکی با پروین اعتصامی داشت و خود او نیز از شاعران آن دوران بود. عباسقلی محصص، پدر او نیز از قضات سال های ابتدایی سده اخیر شمسی بود که در دوران کودکی اردشیر در اثر عارضه قلبی مُرد. اردشیر از دانشگاه تهران در رشته حقوق فارغ التحصیل شد اما حقوق را رها کرد و به سراغ همان چیزی رفت که از کودکی گریبانش را گرفته بود. خواهر او، ایراندخت محصص نیز استاد کاریکاتور و نظریه پرداز هنری است. او پسرعموی بهمن محصص، مجسمه ساز و نقاش است.
محصص بعد از مرگ پدرش در دوازده سالگی به تهران رفت و در رشته ادبی دیپلم گرفت و در دانشگاه حقوق خواند. علاقه اش به رشته حقوق آنطور که خود گفته به کلاه قضاوتی برمی گشت که پدرش بر سر می گذاشت و او نیز در کودکی آرزو داشت که از آن استفاده کند.

اردشیر محصصاردشیر محصصاردشیر محصصاردشیر محصصاردشیر محصصاردشیر محصص
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/اردشیر_محصص
اردشیر محصص ( ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ در رشت - ۱۸ مهر ۱۳۸۷ در نیویورک ) طراح، کاریکاتوریست و نقاش ایرانی - آمریکایی.
این هنرمند پرآوازه ایرانی ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ از مادری شاعر و پدری قاضی در رشت به دنیا آمد. اردشیر ۳ ساله بود که به همراه برادر بزرگ ترش به تماشای سریال مشهور «بلای جان نازی ها» رفته بود، زمانی که از سینما برگشت در منزل از او درباره داستان فیلم سوالاتی کردند و چون او نمی توانست ماجرای فیلم را شرح دهد آنچه را دیده بود روی کاغذ طراحی کرد. این اولین طراحی محصص بود و آغاز راهی که بعدها او را به مشهورترین طراحان ایران و جهان مبدل ساخت. [۳]
...
[مشاهده متن کامل]

حسین محجوبی، که خود از نسل نقاشان قدیمی ایران است، در این باره در در گفت وگویی با مجله تندیس، به بازگویی بخشی از خاطرات خود با محصص ها پرداخت:
«خاندان محصص از خانواده های معروف و مرفه لاهیجان بودند و در تجارت برنج و ابریشم شهرت داشتند. گمان می کنم در حدود پانزده خانواده بودند که در محله پردسر لاهیجان سکونت داشتند. از میان آنها سه برادر بودند که یکی از آنها پدر اردشیر و ایراندخت بود و دیگری پدر بهمن و یکی دیگر از برادرها پسری داشت که همکلاس من بود و او هم آدم غریبی بود و در جوانی خودکشی کرد. همه محصص ها کاراکتر غریبی داشتند. »
سرور مهکامه محصص لاهیجانی، مادر اردشیر بود که دوستی نزدیکی با پروین اعتصامی داشت و خود او نیز از شاعران آن دوران بود. عباسقلی محصص، پدر او نیز از قضات سال های ابتدایی سده اخیر شمسی بود که در دوران کودکی اردشیر در اثر عارضه قلبی مُرد. اردشیر از دانشگاه تهران در رشته حقوق فارغ التحصیل شد اما حقوق را رها کرد و به سراغ همان چیزی رفت که از کودکی گریبانش را گرفته بود. [۲] خواهر او، ایراندخت محصص نیز استاد کاریکاتور و نظریه پرداز هنری است. [۴] او پسرعموی بهمن محصص، مجسمه ساز و نقاش است. [۵]
تحصیل و کار [ویرایش]
محصص بعد از مرگ پدرش در دوازده سالگی به تهران رفت و در رشته ادبی دیپلم گرفت و در دانشگاه حقوق خواند. علاقه اش به رشته حقوق آنطور که خود گفته به کلاه قضاوتی بر می گشت که پدرش بر سر می گذاشت و او نیز در کودکی آرزو داشت که از آن استفاده کند. [۶]
به طور هم زمان در دو دانشکده حقوق و هنرهای زیبا پذیرفته شد و حقوق را برگزید، بعد از اتمام تحصیلات در رشته حقوق ( به سال ۱۳۴۱ ) در کتابخانه یکی از وزارتخانه ها شغلی به دست آورد و مشغول به کار شد و در عرض یکسال تمام کتاب های آنجا را خواند و سپس استعفا داد و برای همیشه خود را وقف طراحی کرد. [۷]
محصص مدتی در کتاب جمعه به فعالیت مشغول بود. [۳] زمانی که احمد شاملو سردبیری کتاب هفته را برعهده گرفت، طرح های اردشیر را برای چاپ پذیرفت و نامش به عنوان طراحی صاحب سبک ثبت شد. بعد از تعطیلی کتاب هفته، محصص به روزنامه کیهان رفت و مدتی طرحهایش به رغم تلخ بودن مضامین آنها در این روزنامه چاپ می شد. [۶] بسیاری از آثار محصص دارای تم سیاسی و اجتماعی است، در همکاری با نشریات تنها با روزنامه کیهان به طور منظم کار کرد و سال ها برای صفحه هنر و اندیشه این روزنامه قلم زد. [۸]
طرحهایش بعدها در قالب کتاب منتشر شد و در گالری ها به نمایش درآمد. سیروس طاهباز در سال ۱۳۵۰ نخستین مجموعه طرح های محصص را با عنوان کاکتوس در دفترهای زمانه چاپ کرد. [۶]
وی کتاب های زیادی منتشر کرد که می توان به با اردشیر و صورتک هایش، اردشیر و هوای توفانی، تشریفات، شناسنامه، لحظه ها، وقایع اتفاقیه، طرح های آزاد، کافرنامه، دیباچه و تبریکات اشاره کرد. [۳]
از آثار محصص کتاب های «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در ۱۹۹۴ توسط انتشارات میج ( MAGE ) در آمریکا انتشار یافته است. [۶]
محصص به آثار استاینبرگ علاقه خاصی داشت و طنز در آثار بوش، بروگل، گویا، دومیه، انسور، پیکاسو، شاگال، یونسکو، بکت و فلینی را می ستود. [۳]
وی تعدادی طرح برای روزنامه نیویورک تایمز کشید و هم اکنون مجموعه ای از ۸۰ تا ۱۰۰ اثر از وی در کتابخانه ملی آمریکا نگهداری می شوند. [۹] در سال ۲۰۰۶ میلادی، مجموعه آثار اردشیر محصص در موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد. [۳] تا دو سال پیش از درگذشتش ایران خبری از محصص نبود و کسی خبر از او نداشت. همه چیز در خاطرات نسلی خلاصه می شد که سی سال پیش را روایت می کرد تا آنکه تعدادی از آثار وی برای اولین بار بعد از انقلاب در تهران به نمایش گذاشته شد. بازگشت هنرمند به ایران با طرحهایش، یک بار دیگر فضای هنری کشور را تحت تاثیر قرار داد و خاطرات گذشته زنده شد. آخرین نمایشگاه آثار وی در خرداد ماه سال ۱۳۷۸ در نیویورک به مناسبت بزرگداشت این هنرمند کاریکاتوریست ایرانی از سوی «انجمن آسیا» برپا شد. در این نمایشگاه که به مناسبت یک عمر فعالیت هنری محصص برپا شده بود، خودش به دلیل بیماری حضور نداشت. [۶]
او سال های پس از انقلاب را در نیویورک سپری کرد و بر اثر بیماری، فلج شد. محصص تا انتها با وجود بیماری به خلق آثار کاریکاتور و طراحی پرداخت. سرانجام اردشیر محصص در سن هفتاد سالگی در ۱۸ مهر ۱۳۸۷ و در غربت، پس از گذراندن دوران طولانی کسالت، رخ در نقاب خاک کشید. [۳]
محصص و دیگران [ویرایش]
داود شهیدی در مورد تندروی های محصص در کارهایش از جواد مجابی نقل قول می کند که در مورد محصص می گفت: محصص معنی ترس را نمی فهمد حتی اگر برایش توضیح داده شود[۱۰].
احمد شاملو در باره هنر محصص می نویسد: «اگر قلم عبید چاقوی جراحی است، قلم اردشیر نیز چنین است - برای من این هر دو، ثباتان کاراکترهای جامعه اند. نشان دهندگان حماقت ها، طمع ها، یالانچی پهلوانی ها، خودپسندی ها. . . آدم های او آدم های آشنای جامعه اند مائیم و همسایگانمان. » [۶] جواد مجابی، روزنامه نگار و شاعر، اهمیت اردشیر محصص را در حد «بنیان گذار کاریکاتور نوین» در ایران می داند. او می گوید: «اردشیر نخستین کسی در ایران بود که کاریکاتور نوین ایرانی را که پیش از او سابقه نداشت ودر ارتب . . .

بپرس