اردشیرِ سکانشاه ( پارسی میانه: Ardašīr ) شاه سیستان در سده سوم میلادی در زمان حکومت اردوان اشکانی و اردشیر و شاپور ساسانی بود. کاخ قلعه خواجه در سیستان سکونت گاه و مرکز حکومت او بود.
اردشیرِ سکانشاه شاه سکستان ( سیستان ) بود. سکه هایی از او یافته شده که حکومت تقریباً مستقل او را بر سکستان در اواخر حکومت اشکانی به اثبات می رساند. این سکه های ۴ درهمی که از نوع هندوپارتی است در دسترس سکه شناسان بود، اما هیچ کدام نامی را که بر روی سکه ضرب شده به درستی نخوانده بودند. سرانجام مک داول نشان داد که این سکه ها از نوع سکه های هندوپارتی است و در اواخر دولت اشکانی و اوایل حکومت اردشیر بابکان ضرب شده است. این استدلال از آنجا ناشی می شود که تصویر آتشدان موجود بر پشت سکه همانند آتشدان هایی است که بر پشت سکه های اردشیر یکم یافت می شود. بر روی سکه تصویر نیم تنه ای وجود دارد که مانند تندیس آخرین شاهنشاه اشکانی است. نوشته های این سکه به پارتی است و این نشان می دهد که در شرق ایران ضرب شده است. هنینگ، نام شاه را بر روی سکه به صورت «زیگ» خوانده که در کتیبه کعبه زرتشت نیز از او نام برده شده است، اما لوکونین که نمونه سالم تری از این سکه را در دست داشته، روی سکه را چنین خوانده است: «بغ اردشیر، سکانشاه، . . . »
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۲۲۵ میلادی اردشیر بابکان، توانست فرمانروایان مستقل شرق ایران را مطیع خود گرداند و به نظر می رسد که اردشیر سکانشاه نیز با قبول شاهنشاهی او توانسته باشد بر تخت حکومت خود بماند. منابع اسلامی دربارهٔ نحوه حرکت و لشکرکشی اردشیر از فارس به سوی شرق هم داستان نیستند. به نظر می رسد که برخی از شاهان شرق ایران حاضر نبودند شاهنشاهی او را بپذیرند و به همین دلیل طبری، از کشته شدن بسیاری در نواحی شرق ایران خبر می دهد که اردشیر سرهای آن ها را به آتشکده آناهید فرستاد. احتمال دارد که اردشیر بابکان به جای آن ها اقوام خود را بر تخت نشانده باشد، و آن شاهانی که حکومت او را قبول کرده اند تاج وتخت خود را حفظ کرده اند. در سنگ نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت نام شاهانی که در زمان اردشیر بابکان در شرق ایران به او پیوسته اند عبارتند از: «سَدارَف، شاه ابرنیک، اردشیر، شاه مرو، اردشیر، شاه کرمان؛ اردشیر سکانشاه»
سنگ نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت با فهرست کسانی که تحت قلمرو شاهِ شاهان اردشیر حکمرانی می کنند با چهار حکمران ایرانی شروع می کند: «شاه ساتارُپ اپَرینَک ( یعنی ناحیه نیشابور ) ، اردشیر شاه مرو، اردشیر شاه کرمان و اردشیر شاه سَکَس ( یعنی سَکَستان، سیستان ) . یک مبارزه شرقی که گفته می شود توسط اردشیر بابکان احتمالاً در ۲۲۵ م شکل گرفته باشد، تا آنجا که گفته می شود در شهر مرو، جایی که شاهان شرقی ایران به پیش او آمدند و پیشنهاد سرسپردگی شان را به او دادند. جایگاه تمجید شده شاهان ایرانی شرقی بدینسان به خاطر فرمان برداری از اردشیر به خاندانشان واگذار شد.
اردشیرِ سکانشاه شاه سکستان ( سیستان ) بود. سکه هایی از او یافته شده که حکومت تقریباً مستقل او را بر سکستان در اواخر حکومت اشکانی به اثبات می رساند. این سکه های ۴ درهمی که از نوع هندوپارتی است در دسترس سکه شناسان بود، اما هیچ کدام نامی را که بر روی سکه ضرب شده به درستی نخوانده بودند. سرانجام مک داول نشان داد که این سکه ها از نوع سکه های هندوپارتی است و در اواخر دولت اشکانی و اوایل حکومت اردشیر بابکان ضرب شده است. این استدلال از آنجا ناشی می شود که تصویر آتشدان موجود بر پشت سکه همانند آتشدان هایی است که بر پشت سکه های اردشیر یکم یافت می شود. بر روی سکه تصویر نیم تنه ای وجود دارد که مانند تندیس آخرین شاهنشاه اشکانی است. نوشته های این سکه به پارتی است و این نشان می دهد که در شرق ایران ضرب شده است. هنینگ، نام شاه را بر روی سکه به صورت «زیگ» خوانده که در کتیبه کعبه زرتشت نیز از او نام برده شده است، اما لوکونین که نمونه سالم تری از این سکه را در دست داشته، روی سکه را چنین خوانده است: «بغ اردشیر، سکانشاه، . . . »
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۲۲۵ میلادی اردشیر بابکان، توانست فرمانروایان مستقل شرق ایران را مطیع خود گرداند و به نظر می رسد که اردشیر سکانشاه نیز با قبول شاهنشاهی او توانسته باشد بر تخت حکومت خود بماند. منابع اسلامی دربارهٔ نحوه حرکت و لشکرکشی اردشیر از فارس به سوی شرق هم داستان نیستند. به نظر می رسد که برخی از شاهان شرق ایران حاضر نبودند شاهنشاهی او را بپذیرند و به همین دلیل طبری، از کشته شدن بسیاری در نواحی شرق ایران خبر می دهد که اردشیر سرهای آن ها را به آتشکده آناهید فرستاد. احتمال دارد که اردشیر بابکان به جای آن ها اقوام خود را بر تخت نشانده باشد، و آن شاهانی که حکومت او را قبول کرده اند تاج وتخت خود را حفظ کرده اند. در سنگ نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت نام شاهانی که در زمان اردشیر بابکان در شرق ایران به او پیوسته اند عبارتند از: «سَدارَف، شاه ابرنیک، اردشیر، شاه مرو، اردشیر، شاه کرمان؛ اردشیر سکانشاه»
سنگ نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت با فهرست کسانی که تحت قلمرو شاهِ شاهان اردشیر حکمرانی می کنند با چهار حکمران ایرانی شروع می کند: «شاه ساتارُپ اپَرینَک ( یعنی ناحیه نیشابور ) ، اردشیر شاه مرو، اردشیر شاه کرمان و اردشیر شاه سَکَس ( یعنی سَکَستان، سیستان ) . یک مبارزه شرقی که گفته می شود توسط اردشیر بابکان احتمالاً در ۲۲۵ م شکل گرفته باشد، تا آنجا که گفته می شود در شهر مرو، جایی که شاهان شرقی ایران به پیش او آمدند و پیشنهاد سرسپردگی شان را به او دادند. جایگاه تمجید شده شاهان ایرانی شرقی بدینسان به خاطر فرمان برداری از اردشیر به خاندانشان واگذار شد.