ارداشس

لغت نامه دهخدا

ارداشس. [ اَ ش ِ ] ( اِخ ) بزبان ارمنی اردشیر ( ارتخشیر، ارته خشثره ) را ارداشس گفته اند و چند تن از بزرگان ارمنستان بدین نام خوانده شده اند از آن جمله : ارداشس ( برومی : آرتاکسیاس ) پسر ارتاواسد. رومیان پس از تصرف ارمنستان ( در عصر اشک چهاردهم فرهاد چهارم ) ارداشس را که ارمنیان بجای پدر بسلطنت نشانده بودند، شکست دادند و اوبدربار فرهاد چهارم اشکانی فرار کرد. ( ایران باستان ص 2375 ). ارداشس پسر ارشک ، وی 26 سال در ارمنستان سلطنت کرد و ارشک کبیر ( یا ارشگان ) پسر اوست. ( ایران باستان ص 2585 ). ارداشس نوه وال ارشک پادشاه ارمنستان که مورد علاقه جدّ خویش بود. ( ایران باستان ص 2586 و 2587 ). ارداشس پادشاه ارمنستان ( از خاندان اشکانی )، وی پس از ارشک 25 سال سلطنت کرد. ( ایران باستان ص 2598 ). ارداشس برادر اِروآن ، پسر ارشک ، پادشاه ارمنستان ( از خاندان اشکانی ) وی 52 سال سلطنت کرد. ( ایران باستان ص 2597 ). ارداشس پسر سَندروگ وی پس از سندروگ ( خواهر آبگار ) از پادشاهان ارمنستان ( از خاندان اشکانی ) 41 سال حکومت کرد. ( ایران باستان ص 2598 ).
لِروب نای اِدِسی نویسنده شامی گوید ( از فصل بیست وهشتم کتاب موسی خورونی ): وقتی که آبگار ( پادشاه خسرون دست نشانده دولت پارت ) بپارس ( یعنی ایران ) رفت ، دید آرداشس پسر آرشاویر بر تخت نشسته و برادرهای او با وی در مجادله هستند، زیرا او میخواست بر آنان سلطنت کند و این برخلاف میل برادران بود. از این جهت آرداشس آنانرا از هر طرف محاصره و تهدید کرد که همه آنان را معدوم گرداند جدائی و منازعه بین سربازان و اقرباء و متحدین ایشان حکمفرما بود، زیرا شاه ارشاویر سه پسر و یک دختر داشت. بزرگترین پسر وی آرداشس بود، دوم قارن ، سوم سورِن. خواهرشان گُشم نام زن سردار تمامی آریک ها بود و ارشاویرا او را بدامادی برگزیده بود. آبگار به پسران ارشاویر تکلیف کرد صلح کنند و بدین شرایط برادران آشتی کردند: آرداشس سلطان باشد و پس از او اعقاب وی بسلطنت رسند. ( ایران باستان صص 2600- 2602، و نیز ص 2609 و 2610 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس