ارحاب
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
ارحاب. [ اِ ] ( ع مص ) فراخ گردیدن. ( منتهی الارب ) . فراخ شدن سرای. ( تاج المصادر بیهقی ) . || فراخ گردانیدن. ( منتهی الارب ) . فراخ کردن چیزی. ( تاج المصادر بیهقی ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. لغت نامه دهخدا