قاف تا قاف همه ملک جهان زان تو باد
خود همین دان که بود ارجو ان شاء اﷲ.
منوچهری.
تکیه بر همت و مروت توست طمع من وفا شود ارجو.
سوزنی.
- ارجو که ؛ امیدوارم که : نوعاشقم و از همه خوبان زمانه
دَخشم بتو است ارجو کِم نیک بود فال.
فرالاوی.
نام تو چو خضر است بهرجای رسیده ارجو که چنان باشی تو نیز بقادار.
فرخی.
فرخنده و فرخ برِ میرِ منی امروزارجو که همایون و مبارک بود این فال.
فرخی.
ارجو که ترا تاابدالدهر بهر کارتوفیق بود ز ایزد و از دولت یاری.
فرخی.
ارجو که فرخی بود و فرخجستگی و ایزد بکار ملک مر او را بود معین.
فرخی.
ارجو که مردی بود مبارزکز پیل نندیشد و ز ضرغام.
فرخی.
من چنین دانم و ارجو که چنین باشد کونامه ناخوانده خرامد به بهشت از محشر.
فرخی.
فال نیکو زدم ارجو که چنین باشد راست تا زنم زینسان هر روزه یکی فال دگر.
فرخی.
ارجو که بسعی و اهتمام توزین غم بدهد خلاص دادارم.
مسعودسعد.
ارجو که چو دیدار تو بینم بر روی تو زین گوهران فشانم.
مسعودسعد.
ارجو که ضعف تن نکند خاطر مرادر مدح تو بعجز و بتقصیر متهم.
مسعودسعد.
بر مجلس تو بنده را سوءالی است ارجو که جوابش نعم فرستی.
سوزنی.
ارجو که جزع شوخ تو از ناز نغنودتا بهره یابد از خوشی لعل تو لَعل .
سوزنی.
ارجو که رهی شود ز سعیت بر اغلب مادحان مقدم.
انوری.