لغت نامه دهخدا
ارتقاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) چشم داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( صراح ) ( منتهی الارب ). چشم داشتن چیزی یا کسی را. انتظار. ترقب. ( صراح ). || بالا برآمدن. || دیدبانی کردن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
بالابر آمدن ودیدبانی کردن، زیرنظرقراردادن، چشم داشتن ، چشمداشت
( مصدر ) ۱ - چشم داشتن چیزی یا کسی را انتظار . ۲ - دیدبانی کردن . ۳ - با آمدن .
فرهنگ معین
( اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - چشم داشتن ، چشمداشت . ۲ - دیدبانی کردن . ۳ - بالا آمدن .