ارتشاح


معنی انگلیسی:
infiltration

پیشنهاد کاربران

تجمع - توده
ترشح و تجمع
تصفیه ، نفوذ ، تراوش ، ترشح
چکیدن، تراویدن، نفوذ
infiltration , penetration
ترشح ، تراوش کردن
زدن سرم یا امپول به بافت به جای رگ خونی

بپرس