ارتجک. [ اِ ت َ ج َ / ج ِ ] ( اِ ) برق. ( برهان ) ( غیاث اللغات ) ( شعوری ) ( رشیدی ) : شه نشسته به پشت پیل چو ابرانگژ زر چو ارتجک در دست.فریدالدین احول.رجوع به ابرنجک شود.
برق آسمانی، رعدوبرق: شه نشسته به پشت فیل چو ابر / انکره زر چو ارتجک در دست (فریدالدین احول: مجمع الفرس: ارتجک ).