ارتاع

لغت نامه دهخدا

ارتاع. [ اِ ] ( ع مص ) چرانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بچرانیدن. چرانیدن شتران خود را. || رویانیدن باران علف چریدنی را. ( منتهی الارب ).

ارتاع. [ اَ ] ( ع اِ ) ارتاعی از مردم ؛ جماعتی بسیار: رأیت اَرتاعاً من الناس ؛ دیدم جماعت بسیار از مردم. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

چرانیدن رویانیدن باران علف چریدنی را

پیشنهاد کاربران

بپرس