ارباب رجوع

/~arbAberoju~/

معنی انگلیسی:
clientele, clints, customers

فرهنگ معین

( ~. رُ ) [ ع . ] (اِ. ) مراجعه کنندگان ، متقاضیان ، رجوع کنندگان .

مترادف ها

client (اسم)
موکل، مشتری، ارباب رجوع

clientele (اسم)
ارباب رجوع، مشتریان، پیروان، موکلین

فارسی به عربی

زبائن , زبون

پیشنهاد کاربران

مراجعه کننده ، مشتری
لری بختیاری
سِتین ویر وا کار:ارباب رجوع
دوستان ارباب ۱۰۰٪ واژه پارسی هست و شما به هر زبانی از هر نهاد و بنیادی بازدید بفرمایید، ریشه این واژه را ایرانی می نامد.
ولی رجوع و مراجعه بی گمان عربی هستند، و ارباب رجوع آمیخته پارسی عربی هست.
در پارسی رجوع: بازگشت، بازایی، و روی بردن می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ارباب رجوع بر آن پایه می تواند ارباب بازگشت می شود، ولی واژگان بهتری هستند.
برای نمونه: خریدار ( بازرگانی ) ، درخواستگر/خواستار ( دفتری ) ، دادسپار ( موکل قانونی )

اَربابِ رُجوع:
١. [اداری] درخواست - کننده، درخواستگر
٢. [بازرگانی] خریدار، خریدکننده، مشتری
٣. [قانونشناسی] موکل
۴. کمکجو، کمکخواه
۵. درمانجو، درمانخواه
سفارش دهنده، سفارشگر،
به نظر بنده ارباب رجوع یعنی اربابی هست مراجعه کرده و کارمند اداره که خدمتگزار هستش باید بهش خدمت کنه . و این باید تو جامعه جا بیفته
ارباب رجوع به کسی اطلاق می شود که برای انجام امورات به موسسات دولتی مراجعه می کند.
دولت به دست چه کسی انتخاب می شود؟ همان مراجعه کننده.
در واقع مراجعه کننده موکل هست و خدمات دهنده وکیل هست. از همینجا به درستی اطلاق ارباب به مراجعه کننده صحیح است. در حقیقت شخصی که پشت میز خدمات دولتی نشسته به محض ورود ارباب رجوع باید احترامات لازم را به ارباب که باعث و بانی ارتزاق خویش نیز می باشد را به جا آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

فراموش نکنید که واژه مراجعه هم ریشه عربی داره
آمدِگان، درخواستگر ( ان ) ، درخواست کننده، خواهان،
کارچی
به معنی : به مراجعه کننده جهت انجام کاری، غالبا به ادارات و دفاتر شرکت ها اتلاق می شود
ارباب رجوع ترکیب دو کلمه عربی است. هر چند عربی با فارسی امروز در هم آمیخته و می توان گفت که حذف کلمات عربی از زبان فارسی غیر ممکن و نامانوس شده ولی بهتر است بجای کلمه ارباب رجوع از کلمه مراجعه کننده استفاده کنیم.
ارباب رجوع حتما در مقابل رعیت رجوع
هیچ رابطه ارباب و رعیتی بین مراجعین یک ادار ه و کارمندان آن اداره وجود ندارد
پیشنهاد می کنم سعی کنیم از این فرهنگ چاپلوسانه و متملقانه فاصله بگیریم
هر چند تاریخ ما سر تا سر تاریخ اباب و رعیتی است
مثل آدم بگیم مراجعین نه ارباب رجوع!
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین این است:
وانساک vânsâk ( اوستایی وانس= رجوع، تقاضا + پسوند فاعلی پهلوی «اک» )
ارباب رجوع. کسانی که برای درخواستی به یک اداره و یا مرکز خاصی رجوع می نمایند، متقاضیان. در اینجا واژهٌ ارباب به معنی دارندگان و صاحبان می باشد و رجوع به عمل مراجعه نمودن ارتباط دارد. رجوع شود به ارباب و رجوع کردن. توجه شود به واژه های مشابهی چون ارباب قلم، ارباب هنر، ارباب همت، ارباب وفا، و غیره.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادفِ ارباب رجوع در زبان انگلیسی Client می باشد.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس