ارامل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - جمع : ارمل و ارمله . الف - مردان بی زن زنان بی شوهر . ب - مستمندان فقیران مساکین درویشان مردان و زنانی که قدرت هیچ چیز نداشته باشند . ۲ - جمع : ارموله
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
زنان بی شوهر
مردان بی زن
. . . ایتام را پدر بود و ارامل را پسر. . .
مردان بی زن
. . . ایتام را پدر بود و ارامل را پسر. . .