آرامائیس ساهاکیان. آرامائیس ساهاکیان ( به ارمنی: Արամայիս Սահակյան ) ( زاده ۲۴ مه ۱۹۳۶ میلادی در آرتسواشن، ارمنستان - وفات ۱۴ مارس ۲۰۱۳ میلادی در شهر ایروان ) ، یک شاعر، طنزپرداز، ناشر و مترجم اهل ارمنستان بود. [ ۱] [ ۲]
آرامائیس ساهاکیان در سال ۱۹۶۰ میلادی از دانشگاه دولتی علوم پرورشی خاچاطور آبوویان ارمنستان فارغ التحصیل گردید و در سال ۱۹۶۷ میلادی دوره عالی ادبیات انجمن نویسندگان مسکو را به پایان برد. در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۷ میلادی در نشریه «آوانگارد» و در سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ میلادی در هیئت تحریریه ماهنامه «گارون» ( به ارمنی به معنی بهار ) ، قلم زده است. او همچنین با رادیو و تلویزیون ارمنستان همکاری داشته و سال ها سردبیر نشریه «وُزنی» ( به ارمنی به معنی جوجه تیغی ) بود.
ساهاکیان در نخستین دوره مجلس ارمنستان پس از فروپاشی اتحاد شوروی به نمایندگی پرداخت.
می دانم که پروانه - تنها - روزی زنده است
اما - دلم به حال آن پروانه می سوزد که غریب
در روزی مه آلود می زاید و می میرد
بی آنکه بداند روزهای آفتابی هم هست.
بر تو رشک می برم
که چنین دوست داشتنی هستی و - عزیز
تنها برای دیدن تو حتی - به دنیا آمدن می ارزید.
پیوسته می پندارم که در جائی از دنیا
کسی بیمار است و داروئیش نیست
کسی تشنه ست و آبی نیست
کسی گرسنه است و نانی نیست
کسی را دردی ست جانکاه و بی پایان
لیک غمگساری نیست
و اکنون که باید آنان را جستجو کنیم و دریابیم
در جستجوی ستارگان دور دستانیم.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآرامائیس ساهاکیان در سال ۱۹۶۰ میلادی از دانشگاه دولتی علوم پرورشی خاچاطور آبوویان ارمنستان فارغ التحصیل گردید و در سال ۱۹۶۷ میلادی دوره عالی ادبیات انجمن نویسندگان مسکو را به پایان برد. در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۷ میلادی در نشریه «آوانگارد» و در سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ میلادی در هیئت تحریریه ماهنامه «گارون» ( به ارمنی به معنی بهار ) ، قلم زده است. او همچنین با رادیو و تلویزیون ارمنستان همکاری داشته و سال ها سردبیر نشریه «وُزنی» ( به ارمنی به معنی جوجه تیغی ) بود.
ساهاکیان در نخستین دوره مجلس ارمنستان پس از فروپاشی اتحاد شوروی به نمایندگی پرداخت.
می دانم که پروانه - تنها - روزی زنده است
اما - دلم به حال آن پروانه می سوزد که غریب
در روزی مه آلود می زاید و می میرد
بی آنکه بداند روزهای آفتابی هم هست.
بر تو رشک می برم
که چنین دوست داشتنی هستی و - عزیز
تنها برای دیدن تو حتی - به دنیا آمدن می ارزید.
پیوسته می پندارم که در جائی از دنیا
کسی بیمار است و داروئیش نیست
کسی تشنه ست و آبی نیست
کسی گرسنه است و نانی نیست
کسی را دردی ست جانکاه و بی پایان
لیک غمگساری نیست
و اکنون که باید آنان را جستجو کنیم و دریابیم
در جستجوی ستارگان دور دستانیم.


wiki: آرامائیس ساهاکیان