اراءت: بازنمودن.
( ( . . . که محو ازاحت آن جز به اراءت تدین و تنسّک نتواند کرد. ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵٠ ) .
( ( . . . که محو ازاحت آن جز به اراءت تدین و تنسّک نتواند کرد. ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵٠ ) .