اذکاء. [اِ ] ( ع مص ) اذکاء نار؛ برافروختن آتش را. ( منتهی الارب ). تیز کردن آتش و چراغ را. ( تاج المصادر بیهقی ). روشن کردن آتش. برکردن چراغ. || اذکاء عین ؛ دیدبان برگماشتن. ( منتهی الارب ). دیدوان فرستادن.