تفکر کن یکی در خلقت شاهین و مرغابی
نگویی کز چه معنی راست این ایذون و آن آذون ؟
سنائی.
رجوع به ایدون و اندون و آندون شود.اذون. [ اَ ] ( ع ص ) گوش ور. آنکه گوش برجسته دارد چون آدمی و آهو و ستور، خلاف صَموخ که گوش خفته است مانند مرغ و ماهی : کُل صموخ بیوض و کل اذون ولود.
اذون. [ اَ ] ( اِخ ) قریه ایست از نواحی کوره قصران در خارج نواحی ری و بدانجا منسوبست ابوالعباس احمدبن الحسین بن بابا الزیدی و ابوسعد از او سماع دارد. ( معجم البلدان ).