اذعن

لغت نامه دهخدا

اذعن. [ اَ ع َ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از اذعان.

پیشنهاد کاربران

متأسفانه حتی کارشناسان بین "اذعان" و"ازان" تفاوتی نمیبینند!
مِنهُ:از ان؛مثال:از ان منزل خارج شد. پول ازان خرج شد . . .
إذعان: تصاحب کرد؛ مالک ( اون ) شد. مثال: مدال اذعان خود کرد. ای مالک وصاحب مدال شد
...
[مشاهده متن کامل]

ودر عربی :المدال اصبحت له. ای: فاز بالمدالیّة.
پس باید گفت:مدال برای خود شد نه ازان شد!

أذعَنَ لِ ( الی ) : ( ذ ع ن ) /قبول کردبه ، موافقت کرد، اعتراف کردبه، تسلیم شد،
اِذعان:مصدر من باب افعال :/موافقت کردن ، تسلیم شدن، اعتراف کردن
إن جِئتَنی بِبُرهانِ مُقنِع أُذعن لک:اگر برهان قانع کننده ای برایم بیاوری تسلیم تو میشوم

بپرس