اذرم

لغت نامه دهخدا

( آذرم ) آذرم. [ ذَ ] ( اِ ) نمدزین. زینی که از میان دونیم باشد. رجوع به آدرم و ادرم شود.

آذرم. [ ذَ ] ( اِخ ) نام قریه ای از قرای اذنه.
اذرم. [ اَ رَ ] ( اِ ) نمدزین. ( اسدی چ پاول هورن ) ( فرهنگ اسدی نخجوانی ). رجوع به آدرم و اَدرَم شود.

اذرم. [ اَ ذَ ] ( اِخ ) رجوع به اذرمة و اذرمی شود.

فرهنگ فارسی

( آذرم ) ( اسم ) ۱ - نمد زین اسب و مانند آن تکلتو . ۲ - زینی که نمد زین آن دو نیم بود . ۳ - درفشکه بدان نمد زین دوزند . ۴ - سلاح مانند خنجر و شمشیر و تیر و کمان
نمد زین
نمد زین

پیشنهاد کاربران

که تنگ و آذرم دارذ و مرد بذ سلب است
ابوالعباس ربنجی
( منسوب عنصری )

بپرس