( اذابة ) اذابة. [ اِ ب َ ] ( ع مص ) گداختن ( متعدی ). گدازانیدن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). آب کردن. || غارت کردن. ( منتهی الارب ). || اذابه امر خویش ؛ نیکو کردن کار خود را. ( منتهی الارب ).
اذابت: ذوب کردن، گداختن، آب کردن۱ - ( مصدر ) آب کردن ذوب کردن گداختن گدازانیدن . ۲ - غارت کردن . ۳ - نیکو کردن کار خود را .
(اِ بِ یا بَ ) [ ع . اذابة ] (مص م . ) ۱ - آب کردن ، ذوب کردن ، گداختن . ۲ - غارت کردن . ۳ - نیکو کردن کار خود را.