اذ اب

لغت نامه دهخدا

( اذآب ) اذآب. [ اِذْ ] ( ع مص ) ترسیدن. ( منتهی الارب ). || گیسو ساختن کسی را: اذآب غلام ؛ گیسو ساختن پسر را.

فرهنگ فارسی

( اذ آب ) ترسیدن گیسو ساختن کسی را

پیشنهاد کاربران

بپرس