اذ

لغت نامه دهخدا

اذ. [ اَذذ ] ( ع مص ) بریدن با شمشیر و جز آن.

اذ. [ اِ ] ( ع حرف ربط ) چون. برای آنکه. || آنگاه. و آن برای زمان ماضی است و گاهی برای مفاجاة آید بشرط که در جواب بینا یا بینما واقع شود و قد تکون زائدة نحو اذ واعدنا موسی ( قرآن 51/2 )؛ ای واعدنا. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

چون برای آنکه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِذْ: زمانیکه- ناگهان - حال که (در عبارت "فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُواْ ":حال که انجام ندادید)
معنی إِذِ: زمانیکه- ناگهان (درجمله "إِذِ ﭐسْتَسْقَاهُ " چون دو ساکن به هم رسیده اند ذال کسره گرفته است)
معنی أَذَ ٰلِکَ: آیا آن
معنی مَسَّتْهُمْ إِذَ: به آنان رسید - با آنان تماس پیدا کرد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
معنی لَا تَأْتِیهِمْ: نزد آنان نمی آمدند (چون در عبارت "إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ " بعد از" إذ "آمده ماضی ،معنی شده است)
معنی دُنْیَا: دنیا - نزدیکتر(صفت تفضیلی از "دُنُو"در اصل به معنی نزدیکترومؤنث أدنی است .در عبارت "إِذْ أَنتُم بِـﭑلْعُدْوَةِ ﭐلدُّنْیَا " در معنی نزدیکتر آمده است)
معنی یُقَلِّلُکُمْ: شما را اندک می کند (عبارت "یُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ " یعنی : شما را در چشم آنان اندک نشان داد. بعد از "إذ" مضارع ماضی معنی شده است)
معنی مُتَلَقِّیَانِ: دو گیرنده (کلمه تلقی و تلقن به معنای گرفتن است . و مراد از متلقیان در عبارت " إِذْ یَتَلَقَّی ﭐلْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ﭐلْیَمِینِ وَعَنِ ﭐلشِّمَالِ قَعِیدٌ " دو فرشتهای است که موکل بر انسانند ، و عمل او را تحویل گرفته آن را با نوشتن حفظ میکنند )
معنی یَتَلَقَّی: می گیرد (کلمه تلقی و تلقن به معنای گرفتن است . و مراد از متلقیان در عبارت " إِذْ یَتَلَقَّی ﭐلْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ﭐلْیَمِینِ وَعَنِ ﭐلشِّمَالِ قَعِیدٌ " دو فرشتهای است که موکل بر انسانند ، و عمل او را تحویل گرفته آن را با نوشتن حفظ میکنند )
معنی یَعْدُونَ: تجاوز می کنند (یعدون در عبارت "إِذْ یَعْدُونَ فِی ﭐلسَّبْتِ" از تعدی و در اینجا مقصود تجاوز از آن حدود و مقرراتی است که خداوند برای روز شنبه یهود جعل فرموده بود ، و آن این بود که بخاطر بزرگداشت این روز شکار ماهی را ترک کنند)
معنی عُدْوَةِ: طرف بلند بیابان - دامنه - مکان مرتفع (منظور در عبارت "إِذْ أَنتُم بِـﭑلْعُدْوَةِ ﭐلدُّنْیَا وَهُم بِـﭑلْعُدْوَةِ ﭐلْقُصْوَیٰ وَﭐلرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ " این است که از لحاظ ارتفاع قرار گرفتن در دامنه ،شما در بین لشکر دشمن و کاروان تجاری آنها بودید ...
معنی غَارِ: غار - شکاف کوه (سوراخ وسیعی است که در کوه باشد ، و مقصود از آن در "إِذْ هُمَا فِی ﭐلْغَارِ" غاری است که در کوه ثور قرار داشته ، و این غار غیر از غاریست که در کوه حرا قرار داشت و محل نزول اولین آیات قرآن کریم بر پیامبر صلی الله علیه وآله بود )
معنی مُنفَکِّینَ: جدا شده ها (کلمه منفکین از ماده انفکاک است ، که به معنای جدایی دو چیز است که به شدت به هم متصل بودهاند ، و عبارت "لَمْ یَکُنِ ﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ ﭐلْکِتَابِ وَﭐلْمُشْرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّیٰ تَأْتِیَهُمُ ﭐلْبَیِّنَةُ " یعنی سنت الهی دس...
تکرار در قرآن: ۳۱۰(بار)

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی در چند مرحله بر زبان فارسی تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتشسامانیان روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی غزنویان، سلجوقیان و پس ازحملهٔ مغول، تعداد بیشتری وام واژهٔ ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی صفویان، که ترکمانان قزلباش در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، وقاجاریان بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، احسن التواریخ ( ۲ جلد ) ، به تصحیح عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات ترکی ومغولی رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

اذاذاذاذاذ
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد، روابط پدید آورد و داستان ساخت.
بیایید با شنیدن یا دیدن اِذ، بر روی ذال تمرکز کنیم صدای ذال در فارسی همان صدای ز است خب معنای اِذ هم با حرف ز شروع می شود و آن چیزی نیست جز معنای: زمانی که.
...
[مشاهده متن کامل]

در ضمن معنای اِذ با اِذا یکی است و هر دو معنای زمانی که می دهند.

وقتی که، هنگامی که
آذر در زبان ترکی به معنای ماه می باشد
اذ قال
آذَ ( اوستایی ) سپس، بعد، آنگاه