آدیوار - نام پسرانه
دو گونه می توان برداشت کرد:
1. واژه فارسی میانه ( پارسیگ ) عَیّار ( آدیوار، آذیوار )
گرچه امروزه به معنای:
ولگرد، ولنگار - دزد و راهزن هست
( ( عَیار: اندازه، معیارِ سنجش، مَحَک زدن - امتحان و آزمایش ) )
... [مشاهده متن کامل]
ولی در قدیم به معنای:
زیرک، زرنگ، باهوش، هوشیار، ناقلا، حیله گر، مکّار، رند! -
باباکرم، باباشَمَل، لوطی ( لوتی: شکم پرست، شکمو - برهنه، عُریان، لُخت و پَتی ) ،
جوانمرد، رادمرد، کریم، بخشنده، دست و دل باز -
گشاده رو، خوش مَشرَب، زودجوش، خوش برخورد، خوش رفتار، نیک کردار، مِهربان
2. واژه مشتق ترکی: اسم و رسم دار
شُهره، چهره، به نام، اسمی، سرشناس، نامدار، نامور، نام آور، نامی ( بِرَند ) ! - مشهور، معروف، زبانزد، پُر آوازه -
سرآمد، شاخص، اصیل، برجسته، ممتاز - محبوب، گرامی، دوست داشتنی، تو دل برو، خواستنی
دو گونه می توان برداشت کرد:
1. واژه فارسی میانه ( پارسیگ ) عَیّار ( آدیوار، آذیوار )
گرچه امروزه به معنای:
ولگرد، ولنگار - دزد و راهزن هست
( ( عَیار: اندازه، معیارِ سنجش، مَحَک زدن - امتحان و آزمایش ) )
... [مشاهده متن کامل]
ولی در قدیم به معنای:
زیرک، زرنگ، باهوش، هوشیار، ناقلا، حیله گر، مکّار، رند! -
باباکرم، باباشَمَل، لوطی ( لوتی: شکم پرست، شکمو - برهنه، عُریان، لُخت و پَتی ) ،
جوانمرد، رادمرد، کریم، بخشنده، دست و دل باز -
گشاده رو، خوش مَشرَب، زودجوش، خوش برخورد، خوش رفتار، نیک کردار، مِهربان
2. واژه مشتق ترکی: اسم و رسم دار
شُهره، چهره، به نام، اسمی، سرشناس، نامدار، نامور، نام آور، نامی ( بِرَند ) ! - مشهور، معروف، زبانزد، پُر آوازه -
سرآمد، شاخص، اصیل، برجسته، ممتاز - محبوب، گرامی، دوست داشتنی، تو دل برو، خواستنی