ادهیمام

لغت نامه دهخدا

ادهیمام. [ اِ] ( ع مص ) سیاه گون گردیدن. ( منتهی الارب ). سیاه شدن روضة. ( تاج المصادر بیهقی ). سیاه نمودن کشت و گیاه از غایت سیرابی. سیاه نمودن نبات از سیرابی. ( زوزنی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس