ادمک
/~Adamak/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
شکل آدمی که نقش کنند
آدم کوچک، پیکروهیکل کوچک که بشکل آدمی درست کنند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پیکر و هیکل کوچک که به شکل آدمی درست کنند.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
آدمک (سرده). آدمک ( سرده ) ( نام علمی: Biebersteinia ) نام یک سرده از راسته افراسانان است. این سرده در ایران یک گونه علفی چند ساله به نام Biebersteinia multifida دارد[ نیازمند منبع] که علاوه بر ایران در سوریه، لبنان، ارمنستان، آسیای مرکزی و افغانستان پراکنده است.
wiki: آدمک (سرده)
ادمک ( به لاتین: Adamek ) در لهستان است که در Gmina Stąporków واقع شده است. [ ۱]
ادمک ۲۵۰ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفادمک ۲۵۰ نفر جمعیت دارد.
wiki: ادمک
مترادف ها
ادمک، عروسک، مانکن، ادم ساختگی، شخص لال و گیج و گنگ
کوتوله، ادمک، گورزاد، ادم خرد
دستگاه خودکار، ادم مکانیکی، ادمک، ادممصنوعی، ادم ماشینی
کاریکاتور، ادمک
ادمک، مانکن، ادم کوتاه قد
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آدمک، در برخی باره ها پسوند "َک" پسوند "همانندی، شبیه بودن" است که برای نمونه "آدمک" برابر "همانند آدم" است.
یک نمونه از "آدمک" را میتوانید در فرتور شناسه کاربری/عکس پروفایل من ببینید اگرچه که تنها بخشی از آدمک است!
بِدرود!
یک نمونه از "آدمک" را میتوانید در فرتور شناسه کاربری/عکس پروفایل من ببینید اگرچه که تنها بخشی از آدمک است!
بِدرود!
دیده نشدن
حرف "ک" در کلمه آدمک رامی توان کاف تحقیر هم گرفت. در این صورت می توان آدمک رابه معنی آدم پست وحقیر به کار برد.
تا نظر دیگر عزیزان چه باشد
تا نظر دیگر عزیزان چه باشد