ادموند برک ( به انگلیسی: Edmund Burke ) ( زاده ۱۲ ژانویه ۱۷۲۹ در دوبلین – درگذشته ۹ ژوئیه ۱۷۹۷ در باکینگهام شایر، انگلیس ) سیاست مدار، نظریه پرداز فلسفه سیاسی و سخنور ایرلندی بود. برک عضو حزب ویگ و نماینده پارلمان بریتانیا از ۱۷۶۵ تا پایان عمر بود.
... [مشاهده متن کامل]
انتقادهای او به عقلانیت سیاسی و مخالفتش با رادیکالیسم انقلاب فرانسه که در کتاب سال ۱۷۹۰ او با نام «تأملاتی بر انقلاب در فرانسه» بازتاب یافته است، بسیار شناخته شده است. ارزش انتقادهای برک از انقلاب در سراسر قرن بیستم پایدار بوده است. از نظر او نگرش های انقلابی گرچه جهانی بهتر را پیشنهاد می دهند، اما در عین حال به توسعه نظام های اندیشه خشونت گرا و سلطه جو منجر می شوند. وی همچنین از دلایل انقلابیون در آمریکا حمایت می کرد، اما با استقلال آنان مخالف بود. از برک معمولاً به عنوان پایه گذار محافظه کاری مدرن یاد می شود.
برک معتقد بود که مطبوعات آزاد رکن چهارم دموکراسی هستند.
ادموند برک از مادری کاتولیک و پدری پروتستان در ایرلند به دنیا آمد. با مذهب پدری بزرگ شد و در ترینیتی کالج دوبلین تحصیل کرد. در ۱۷۵۰ برای تحصیل حقوق به لندن آمد، اما پس از مدتی آن را کنار گذاشت و بیشتر توجه خود را معطوف نوشتن کرد.
او در کتاب تأملاتی بر انقلاب در فرانسه می گوید: «در زمانه ی انقلاب ما انگلیسیان آرزو داشته و داریم که از همه ی آنچه به عنوان میراث نیاکانمان داریم بهره مند باشیم. برپایه ی آن پیکره و موجودیت موروثی، ما مواظبیم که به هیچ قلمه ای بیگانه با سرشت گیاه اصلی آلوده نشویم. هر اصلاح یا تحولی که تاکنون صورت داده ایم برپایه حرمت نهادن به سنت بوده است. » او همچنین با ایده «حق خلع حاکمان به علت عدم شایستگی» مخالف بود.
او در طعنه به آزادی خواهی انقلابیان فرانسه می گوید که مردم انگلستان از شیوه هایی که خود هرگز تجربه نکرده اند تقلید نخواهند کرد، و به جانشینی وراثتی سلطنت به چشم حقی در میان حقوق خود می نگرند نه اشتباهات خویش، و آن را یک منفعت می دانند نه یک مورد برای شکایت، به عنوان حفاظی برای آزادی های خویش نه نشان بندگی. وقتی فرانسه مهار اقتدار شاهانه را شل کرد، اجازه ی هرزگی سبعانه در رفتار و یک لامذهبی وقیحانه در نظر و عمل را صادر کرد.
او در نامه ای به یک دوست فرانسوی می گوید: «آقا، باور کنید آنان که همه را همسطح می کنند هرگز مساوات ایجاد نمی کنند. همه ی جوامع متشکل از سنخ های متفاوت شهروندان هستند و لاجرم برخی از این سنخ ها بر دیگران فرادست هستند. بنابراین، همسطح گرایان تنها نظم طبیعی امور را دگرگون می کنند. اینان بنای عظیم جامعه را بر هوا بنیان می گذارند، حال آنکه باید بر زمینِ سفت باشد. »
... [مشاهده متن کامل]
انتقادهای او به عقلانیت سیاسی و مخالفتش با رادیکالیسم انقلاب فرانسه که در کتاب سال ۱۷۹۰ او با نام «تأملاتی بر انقلاب در فرانسه» بازتاب یافته است، بسیار شناخته شده است. ارزش انتقادهای برک از انقلاب در سراسر قرن بیستم پایدار بوده است. از نظر او نگرش های انقلابی گرچه جهانی بهتر را پیشنهاد می دهند، اما در عین حال به توسعه نظام های اندیشه خشونت گرا و سلطه جو منجر می شوند. وی همچنین از دلایل انقلابیون در آمریکا حمایت می کرد، اما با استقلال آنان مخالف بود. از برک معمولاً به عنوان پایه گذار محافظه کاری مدرن یاد می شود.
برک معتقد بود که مطبوعات آزاد رکن چهارم دموکراسی هستند.
ادموند برک از مادری کاتولیک و پدری پروتستان در ایرلند به دنیا آمد. با مذهب پدری بزرگ شد و در ترینیتی کالج دوبلین تحصیل کرد. در ۱۷۵۰ برای تحصیل حقوق به لندن آمد، اما پس از مدتی آن را کنار گذاشت و بیشتر توجه خود را معطوف نوشتن کرد.
او در کتاب تأملاتی بر انقلاب در فرانسه می گوید: «در زمانه ی انقلاب ما انگلیسیان آرزو داشته و داریم که از همه ی آنچه به عنوان میراث نیاکانمان داریم بهره مند باشیم. برپایه ی آن پیکره و موجودیت موروثی، ما مواظبیم که به هیچ قلمه ای بیگانه با سرشت گیاه اصلی آلوده نشویم. هر اصلاح یا تحولی که تاکنون صورت داده ایم برپایه حرمت نهادن به سنت بوده است. » او همچنین با ایده «حق خلع حاکمان به علت عدم شایستگی» مخالف بود.
او در طعنه به آزادی خواهی انقلابیان فرانسه می گوید که مردم انگلستان از شیوه هایی که خود هرگز تجربه نکرده اند تقلید نخواهند کرد، و به جانشینی وراثتی سلطنت به چشم حقی در میان حقوق خود می نگرند نه اشتباهات خویش، و آن را یک منفعت می دانند نه یک مورد برای شکایت، به عنوان حفاظی برای آزادی های خویش نه نشان بندگی. وقتی فرانسه مهار اقتدار شاهانه را شل کرد، اجازه ی هرزگی سبعانه در رفتار و یک لامذهبی وقیحانه در نظر و عمل را صادر کرد.
او در نامه ای به یک دوست فرانسوی می گوید: «آقا، باور کنید آنان که همه را همسطح می کنند هرگز مساوات ایجاد نمی کنند. همه ی جوامع متشکل از سنخ های متفاوت شهروندان هستند و لاجرم برخی از این سنخ ها بر دیگران فرادست هستند. بنابراین، همسطح گرایان تنها نظم طبیعی امور را دگرگون می کنند. اینان بنای عظیم جامعه را بر هوا بنیان می گذارند، حال آنکه باید بر زمینِ سفت باشد. »