ادم حسابی

فرهنگ معین

( آدم حسابی ) ( ~ . حِ ) [ ع - فا. ] (ص . ) ۱ - فهمیده ، قابل اعتماد. ۲ - دارای اصالت .

پیشنهاد کاربران

فرهیخته
آدم حسابی: شخص فهمیده و مرتب. به همین قیاس آدم ناحسابی.
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
A real gentelman
حسابی یعنی اهله حساب و کتاب،
ادم حسابی یعنی ادمی که سرش تو حساب کتابه و همه چیز را با صرفه اش نگاه میکنه!
از نظر بنده من ادم حسابی ادم معامله گر ه و حتما ادم درستی نمیتونه باشه
استفاده از آیکونهای ساده و شفاف
آدم دارای پیشینه سلامت، خانواده و اصل و نسب، شخصیت منسجم،
باکلاس ، جنتلمن ، باشعور ، با ادیکت
بادیسیپلین ، با پرنسیپ، با پرستیژ
آدم حسابی : آدم فهمیده ، آدم با شخصیت ، آدم پولدار

بپرس