ادله اثبات وجود خدا

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] برای اثبات علم خداوند ادله متعددی اقامه کرده اند از جمله:
الف) واجب الوجود مجرد است و هر مجردی به ذات خود عالم است پس واجب الوجود به ذات خود عالم است. دو مقدمه این برهان در فلسفه به صورت قاطع به اثبات رسیده است. در اینجا به همین مقدار اشاره می کنیم که تجرد ذات حق و مبرابودن او از جسمیت و مادیت لازمه واجب الوجود بودن و غنای ذات حق است زیرا لازمه مادیت، ترکیب و فقر و نیاز و محدودیت زمانی و مکانی و امتداد مقداری است، علاوه بر این که در عالم ماده، علیت افاضی و هستی بخشی راه ندارد و حال آن که خداوند، هستی بخش و فیاض جهان است.
در توضیح مقدمه دوم می گوییم: همان گونه که قبلا به اثبات رسید هر جا که علم مطرح می شود، حضور مطرح خواهد بود و نیز هر جا که حضور در کار باشد علم هم در کار است، با توجه به این که در مجردات، غیبت و حجاب مادی در کار نیست، قهرا موجود مجرد نسبت به ذات خویش حضور دارد بلکه عین حضور است بنابراین خداوند به ذات خویش علم دارد. این دلیل، علم خداوند به ذات خود را به اثبات می رساند.
ب) علم از کمالات وجودی است و واجب الوجود واجد همه کمالات وجودی است؛ بنابراین واجب الوجود واجد کمال علمی است. دو مقدمه این برهان نیز در جای خود به اثبات رسیده است. این که علم از کمالات وجودی است و جهل، امر عدمی و نقص و کاستی است در آن شکی نیست. رابطه میان جهل و علم، عدم و ملکه است.
با توجه به این که جهل، فقدان و نقص است مقابل آن یعنی علم، کمال خواهد بود. درباره مقدمه دوم (واجب الوجود واجد همه کمالات وجودی است) می توان گفت: اگر خداوند واجد یک وصف کمالی و وجودی نباشد، قهرا ناقص و نیازمند و محدود خواهد بود که لازمه این امور ممکن الوجود و ماهیت دار بودن ذات حق است و این با واجب الوجود بودن او قابل جمع نیست. این دلیل نه تنها علم به ذات را ثابت می کند، علم به مخلوقات را نیز ثابت خواهد کرد و نه تنها اصل علم خدا را ثابت می کند بلکه اطلاق و عدم محدودیت او را نیز به اثبات می رساند.
ج) علم از کمالاتی است که در برخی از مخلوقات مانند فرشتگان، انسان و حیوان وجود دارد و از آنجا که اگر هر کمال وجودی در معلول باشد، باید همان کمال به نحو اکمل و اتم در علت ایجادی وجود داشته باشد، قهرا خداوند باید برخوردار از علم باشد. مقدمه اول به خاطر بداهت، بی نیاز از اثبات است و درباره مقدمه دوم می توان گفت که معلول با همه کمالاتش چیزی جز جلوه و پرتوی از علت نیست، استقلال و انفصال معلول از علت خویش با معلولیت او که عین ربط و وابستگی به علت است منافات دارد بنابراین هر کمالی که در معلول یافت شود باید مرتبه اکمل آن در علت وجود داشته باشد. این برهان، علم واجب هم به ذات خویش و هم به مخلوقات را ثابت می کند اما نمی تواند علم نامتناهی او را ثابت کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس