ادلاج. [اِ ] ( ع مص ) در اول شب رفتن. ( زوزنی ). به اول شب رفتن. ( منتهی الارب ). و بعضی در تمام شب گفته اند. بشب رفتن. شبگیر کردن. رفتن در شب. ( تاج المصادر بیهقی ). ادلاج. [ اِدْ دِ ] ( ع مص ) رفتن به آخر شب. ( تاج المصادر بیهقی ). به آخر شب رفتن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ).