ادرهمام

لغت نامه دهخدا

ادرهمام. [ اِ رِ ] ( ع مص )ادرهمام بصر؛ تاریک شدن چشم. || کلانسال شدن و بر جای افتادن از پیری. افتادن از غایت پیری.

پیشنهاد کاربران

بپرس