ادراء
لغت نامه دهخدا
ادراء. [ اِدْ دِ ] ( ع مص ) شانه کردن زن موی را. || فریب دادن. فریفتن. || بعمد بغزو و غارت قومی رفتن : ادّروا مکاناً؛ کأنهم اعتمدوه بالغزو الغارة.( منتهی الارب ). || دریئه ساختن ستور را برای صید و دریئه چیزی است که صیاد پس آن پنهان شود.
ادراء. [ اَ ] ( ع ص ) خصیه اَدراء؛ خصیه کلان بی ناخوشی ادره و فتق.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید