دیکشنری
مترجم
بپرس
ادحاق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ادحاق. [ اِ ] ( ع مص ) راندن. دور گردانیدن. دور کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها