ادبیات کردی ( به کردی: وێژەی کوردی ) به نوشته ها، سروده ها و داستان های نوشتاری یا شفاهی گفته می شود که به گویش های زبان کردی مانند کلهری - پهلەای، سورانی، لکی، کرمانجی، زازاکی و هورامی - گورانی بیان شده اند. ادبیات مکتوب کردی نو به گویش گورانی بیش از هزار سال و به گویش های کرمانجی و سورانی چندصد سال قدمت دارد و قدمت برخی سروده ها، مانند دفاتر اولیه سرانجام، تا هزار و دویست سال هم تخمین زده شده است. با این وجود کُردها دارای ادبیات شفاهی وسیعی نیز هستند. از بزرگان ادبیات مکتوب کلاسیک کردی می توان به جزیری، احمد خانی، نالی، مولوی کرد، خان منصور و شاکه، غلامرضا ارکوازی و مستوره اردلان اشاره کرد. در دوران معاصر ادبیات کُردی رشد قابل توجهی داشته و آثار متعدد و برجسته ای در قالب های مدرن همچون رمان، شعر نو، داستان کوتاه، نمایشنامه و . . . به گویش های مختلف کُردی از قبیل سورانی، کرمانجی، هورامی، کلهری و لکی تولیده شده است. از میان معاصران هم می توان به شیرکو بی کس، بختیار علی، عبدالله پشیو، شیرزاد حسن، هژار، هیمن، محمد اوزون، شیخموس داغتکین، سعید عبادتیان و . . . اشاره کرد. به طور کلی آثار شعر کردی در طول تاریخ بسیار زیادتر از آثار نثر کردی است.
... [مشاهده متن کامل]
با وجود تفاوت های زبان شناختی زبان های کردی و گویش گورانی، نوشته های گورانی در بیشتر منابع به عنوان بخشی از ادبیات کردی یاد شده اند. البته باید در نظر گرفت که در تمامی فرهنگ ها ادبیات فصیح با زبان محاوره ای متفاوت بوده ( برای مثال عربی فصیح و عربی محاوره ای ) ، همین مورد در رابطه با «گویشِ ادبیِ گورانی» نیز صدق میکند که در حقیقت گویشی است که صرفاً جهت سرودن شعر به کار رفته و شعرا نیز عموماً با همین نام به آن اشاره کرده اند. گویش های سورانی، لکی، کلهری و هورامی در پدید آمدن این گویش ادبی نقش داشته اند، که البته به لحاظ لغت بیشتر تکیه بر گویش هورامی دارد. جدا از ساختِ زبانی، باید خاطر نشان کرد که ساختارِ ادبی این گویش بر وزن نوع بلندِ «ده هجایی» ( ۵+۵ ) بوده و به کاری گیری این وزن مختص به فرهنگ کُردی است. مردم بومی و شاعران کلاسیک برای نوشته های ادبی و منظومه های گورانی که به وزن هجایی سروده شده اند، همواره از لغت یا لسان یا لفظِ «کُردی» استفاده کرده اند و آن را بخشی از ادبیات کُردی دانسته اند. بخشی از قدیمی ترین آثار مکتوب در ادبیات گورانی سروده های دینی یارسان هستند که به گویش گورانی سروده شده اند. اشعار حماسی همچون شاهنامه کردی از آثاریست که به گورانی ( یا هورامی ) سروده شده است. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سرایندهٔ برخی از آن ها، مانند برزو نامه ( متفاوت است با برزونامه فارسی ) ناشناخته مانده است. همانطور که شاعران کُرد این منظومه ها اشاره کرده اند، آثار آنها ترجمه هایی عموماً آزاد از منظومه های فارسی به زبان کُردی بوده که علت آن را نیز قابل فهم کردن این متون برای مردم کُرد زبان دانسته اند.
... [مشاهده متن کامل]
با وجود تفاوت های زبان شناختی زبان های کردی و گویش گورانی، نوشته های گورانی در بیشتر منابع به عنوان بخشی از ادبیات کردی یاد شده اند. البته باید در نظر گرفت که در تمامی فرهنگ ها ادبیات فصیح با زبان محاوره ای متفاوت بوده ( برای مثال عربی فصیح و عربی محاوره ای ) ، همین مورد در رابطه با «گویشِ ادبیِ گورانی» نیز صدق میکند که در حقیقت گویشی است که صرفاً جهت سرودن شعر به کار رفته و شعرا نیز عموماً با همین نام به آن اشاره کرده اند. گویش های سورانی، لکی، کلهری و هورامی در پدید آمدن این گویش ادبی نقش داشته اند، که البته به لحاظ لغت بیشتر تکیه بر گویش هورامی دارد. جدا از ساختِ زبانی، باید خاطر نشان کرد که ساختارِ ادبی این گویش بر وزن نوع بلندِ «ده هجایی» ( ۵+۵ ) بوده و به کاری گیری این وزن مختص به فرهنگ کُردی است. مردم بومی و شاعران کلاسیک برای نوشته های ادبی و منظومه های گورانی که به وزن هجایی سروده شده اند، همواره از لغت یا لسان یا لفظِ «کُردی» استفاده کرده اند و آن را بخشی از ادبیات کُردی دانسته اند. بخشی از قدیمی ترین آثار مکتوب در ادبیات گورانی سروده های دینی یارسان هستند که به گویش گورانی سروده شده اند. اشعار حماسی همچون شاهنامه کردی از آثاریست که به گورانی ( یا هورامی ) سروده شده است. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سرایندهٔ برخی از آن ها، مانند برزو نامه ( متفاوت است با برزونامه فارسی ) ناشناخته مانده است. همانطور که شاعران کُرد این منظومه ها اشاره کرده اند، آثار آنها ترجمه هایی عموماً آزاد از منظومه های فارسی به زبان کُردی بوده که علت آن را نیز قابل فهم کردن این متون برای مردم کُرد زبان دانسته اند.