زبان پارسی باستان، نیای زبان فارسی امروز، زبان قوم پارس بوده است که پس از ورود به ایران در جنوب غربی آن ( استان فارس کنونی ) ساکن شدند و شاهنشاهی بزرگ هخامنشی را در ۵۵۰ ق. م. بنیاد نهادند. به نظر می رسد که زبان پارسی باستان به صورت مکتوب جز در کتیبه های شاهان هخامنشی، در جاهای دیگری به کار نرفته است. آنچه در کتیبه ها ذکر شده، مطالب مربوط به حکومت و سیاست است اما از گفته های نویسندگان یونانی معلوم می شود که ادبیات حماسی به زبان پارسی باستان به صورت روایی و شفاهی، وجود داشته است. افزون بر آن شروو کتیبه های پارسی باستان را نیز متأثر از مضمون ها و ساختارهای این ادبیات حماسی روایی می داند.
... [مشاهده متن کامل]
در کتیبه های فارسی باستان هرگز نامی از اوستا برده نشده است. اما سنجش کتیبه های فارسی باستان و متن های اوستایی حکایت از آن دارد که از نظر شکل و مضمون میان این دو متن باستانی تناظرها و یکسانی وجود دارد.
در هر یک از این دو پیکره ادبی، تناظرها، ریختاره های موروثی سنت ادبی روایی سینه به سینه اند که در کتیبه های فارسی باستان به صورت منثور، و با آزادی عمل بیشتر، و در متن های اوستایی به صورت منظوم، و با ساختار و وزنی معین به کار رفته اند و احتمال آنکه این یکسانی ها و تناظرها تصادفی یا عاریتی یا حتی ناشی از جهانی های اندیشه و زبان باشند، بسیار اندک است. به احتمال بسیار مصنفان این متن های باستانی از مضمون ها و ریختاره های یک سنت ادبی موروثی بهر جسته اند.
برای نمونه مضمون «مشروعیت پادشاهی» بیان می شود:
در خاور نزدیک شاهان مدعی اند که از جانب خدایان و به ویژه از ایزدی خاص به شاهی منصوب شده اند و شاهی آنان بدین سبب از مشروعیت برخوردار است. همین مضمون در کتیبه های فارسی باستان به صورت رابطه ای میان اهوره مزدا و شاه نامبرده در سنگ نوشته مشاهده می شود. در متن های اوستایی، اقتدار و توانایی به ایزدان گوناگونی تعلق دارد. اما اقتدار ویژه از آنِ اهورامزدا است. در ریگ ودا نیز نظیر این مضمون دیده می شود.
نحوه ارائه این مضمون در متن های نامبرده به وسیله ریختاره های سنت ادبی روایی موروثی به این گونه است:
• در متن های خاور نزدیک: متنی دربارهٔ شاهی تیگلت پیلسر یکم ( ۱۰۷۶ - ۱۱۱۴ ق. م. ) : «خدایان بزرگ، فرمانروایان آسمان ها و دنیای زیرزمین. . . قلمرو شاهیِ تیگلت - پیلسر را بزرگ نمودند. . . شاهی/اقتدار به او بخشیدند. . . »
• در کتیبه فارسی باستان: کتیبه داریوش در بیستون ( DB۱، ۲۴ - ۲۵ ) اهورهَ مزدا شاهی/اقتدار ( یا قلمرو شاهی ) را به من بخشید.
• در متن ها اوستایی: مهریشت ( یشت ۱۰، بند ۶۵ ) : او، ایزدی که بر فراز همه سرزمین ها پرواز می کند، شاهی/اقتدار می بخشد.
• در متن ها ودایی: در ریگ ودا ( ۶/۱۵۷/۱ ) : شما دو ( اَشوین ) نیرومند اقتدار می بخشید به آنان که برای شما فدیه می آورند.
... [مشاهده متن کامل]
در کتیبه های فارسی باستان هرگز نامی از اوستا برده نشده است. اما سنجش کتیبه های فارسی باستان و متن های اوستایی حکایت از آن دارد که از نظر شکل و مضمون میان این دو متن باستانی تناظرها و یکسانی وجود دارد.
در هر یک از این دو پیکره ادبی، تناظرها، ریختاره های موروثی سنت ادبی روایی سینه به سینه اند که در کتیبه های فارسی باستان به صورت منثور، و با آزادی عمل بیشتر، و در متن های اوستایی به صورت منظوم، و با ساختار و وزنی معین به کار رفته اند و احتمال آنکه این یکسانی ها و تناظرها تصادفی یا عاریتی یا حتی ناشی از جهانی های اندیشه و زبان باشند، بسیار اندک است. به احتمال بسیار مصنفان این متن های باستانی از مضمون ها و ریختاره های یک سنت ادبی موروثی بهر جسته اند.
برای نمونه مضمون «مشروعیت پادشاهی» بیان می شود:
در خاور نزدیک شاهان مدعی اند که از جانب خدایان و به ویژه از ایزدی خاص به شاهی منصوب شده اند و شاهی آنان بدین سبب از مشروعیت برخوردار است. همین مضمون در کتیبه های فارسی باستان به صورت رابطه ای میان اهوره مزدا و شاه نامبرده در سنگ نوشته مشاهده می شود. در متن های اوستایی، اقتدار و توانایی به ایزدان گوناگونی تعلق دارد. اما اقتدار ویژه از آنِ اهورامزدا است. در ریگ ودا نیز نظیر این مضمون دیده می شود.
نحوه ارائه این مضمون در متن های نامبرده به وسیله ریختاره های سنت ادبی روایی موروثی به این گونه است:
• در متن های خاور نزدیک: متنی دربارهٔ شاهی تیگلت پیلسر یکم ( ۱۰۷۶ - ۱۱۱۴ ق. م. ) : «خدایان بزرگ، فرمانروایان آسمان ها و دنیای زیرزمین. . . قلمرو شاهیِ تیگلت - پیلسر را بزرگ نمودند. . . شاهی/اقتدار به او بخشیدند. . . »
• در کتیبه فارسی باستان: کتیبه داریوش در بیستون ( DB۱، ۲۴ - ۲۵ ) اهورهَ مزدا شاهی/اقتدار ( یا قلمرو شاهی ) را به من بخشید.
• در متن ها اوستایی: مهریشت ( یشت ۱۰، بند ۶۵ ) : او، ایزدی که بر فراز همه سرزمین ها پرواز می کند، شاهی/اقتدار می بخشد.
• در متن ها ودایی: در ریگ ودا ( ۶/۱۵۷/۱ ) : شما دو ( اَشوین ) نیرومند اقتدار می بخشید به آنان که برای شما فدیه می آورند.