رشته تحصیلی نویسندگی یا ادبیات زنان یک حوزه مجزا در نقد ادبی است که بر این انگاره که تجربیات زنان از دیدگاه تاریخی بر پایه جنسیت آنها شکل گرفته است و بنابراین زنان نویسنده گروهی از نویسندگان هستند که حوزه پژوهشی جداگانه ای را می سازند، شکل گرفته است. بر این پایه نوشته های آنان برآمده از شرایطی است که با نوشته هایی که مردان نوشته اند، متفاوت است. ادبیات زنان از دیدگاه سیاسی یا موضوعی به نویسندگان زن نمی پردازد و جنسیت نویسنده را به معنای موقعیت او به عنوان یک زن در جهان ادبیات می سنجد. ادبیات زنان، به عنوان حوزه ای جداگانه از پژوهش و نقد ادبی، به روشنی از سوی مجله ها، سازمان ها، جایزه ها و همایش هایی که تنها به نوشته هایی که زنان نوشته اند تمرکز دارند، به رسمیت شناخته شده است. بیشتر برنامه های درسی ادبیات در انگلیس و آمریکا دوره هایی را در مورد سویه های ویژه ادبیات زنان ارائه می دهند و نویسندگی زنان به عنوان حوزه ای تخصصی در نظر گرفته می شود.
... [مشاهده متن کامل]
نویسندگی زنان، به عنوان حوزه ای مجزا از مطالعات و عملکرد ادبی، به صراحت توسط تعداد مجلات، سازمان ها، جوایز، و همایش های اختصاصی که بیشتر یا منحصراً بر نوشته های نوشته شده توسط زنان تمرکز دارند، شناخته می شود. نویسندگی زنان به عنوان یک حوزه پژوهشی از دهه ۱۹۷۰ در حال گسترش بوده است. بیشتر برنامه های ادبیات انگلیسی و آمریکایی، دوره هایی را در مورد جنبه های ویژه ادبیات زنان ارائه می دهند و نویسندگی زنان عموماً به خودی خود یک حوزه تخصصی در نظر گرفته می شود.
گفتمان گسترده تر دربارهٔ مشارکت های فرهنگی زنان در یک رده جداگانه پیشینه ای دیرپا دارد، اما پژوهش بر روی ادبیات زنان به عنوان رده ای متمایز از، سویه های نسبتاً نو است. در سده ۱۸ نمونه هایی از فهرست نویسندگان زن وجود دارد که از جمله آنها «''خاطرات جورج بالارد'' از چند خانم بریتانیایی که به خاطر نویسندگی یا مهارت در زبان آموزی، هنر و دانش برجسته شده اند» ( ۱۷۵۲ ) ، «زنانگی» ( Feminiad ) از جان دانکومب، که فهرست نویسندگان زن است، و کتاب «زندگینامه زنانه : زنان ارزشمند، یا، خاطرات درخشان ترین بانوان، در همه دوران و ملت ها، که به دلیل بزرگواری، یادگیری، هوشیاری، برتری، پارسایی و دیگر مواهب عالی برجسته شده اند»، است. به شکل یکسان، زنان به عنوان دسته جداگانه از نویسندگان و با نگاهی ضد زن فهرست شده اند، که شاید بهترین نمونه های آن کتاب «زنان بدون جنسیت» از ریچارد پالول، که نگاهی به چندی از نویسندگان زن در پایان سده ۱۸ با تمرکز ویژه بر روی مری ولستون کرافت و حلقه اطرافیان اوست، دارد.
... [مشاهده متن کامل]
نویسندگی زنان، به عنوان حوزه ای مجزا از مطالعات و عملکرد ادبی، به صراحت توسط تعداد مجلات، سازمان ها، جوایز، و همایش های اختصاصی که بیشتر یا منحصراً بر نوشته های نوشته شده توسط زنان تمرکز دارند، شناخته می شود. نویسندگی زنان به عنوان یک حوزه پژوهشی از دهه ۱۹۷۰ در حال گسترش بوده است. بیشتر برنامه های ادبیات انگلیسی و آمریکایی، دوره هایی را در مورد جنبه های ویژه ادبیات زنان ارائه می دهند و نویسندگی زنان عموماً به خودی خود یک حوزه تخصصی در نظر گرفته می شود.
گفتمان گسترده تر دربارهٔ مشارکت های فرهنگی زنان در یک رده جداگانه پیشینه ای دیرپا دارد، اما پژوهش بر روی ادبیات زنان به عنوان رده ای متمایز از، سویه های نسبتاً نو است. در سده ۱۸ نمونه هایی از فهرست نویسندگان زن وجود دارد که از جمله آنها «''خاطرات جورج بالارد'' از چند خانم بریتانیایی که به خاطر نویسندگی یا مهارت در زبان آموزی، هنر و دانش برجسته شده اند» ( ۱۷۵۲ ) ، «زنانگی» ( Feminiad ) از جان دانکومب، که فهرست نویسندگان زن است، و کتاب «زندگینامه زنانه : زنان ارزشمند، یا، خاطرات درخشان ترین بانوان، در همه دوران و ملت ها، که به دلیل بزرگواری، یادگیری، هوشیاری، برتری، پارسایی و دیگر مواهب عالی برجسته شده اند»، است. به شکل یکسان، زنان به عنوان دسته جداگانه از نویسندگان و با نگاهی ضد زن فهرست شده اند، که شاید بهترین نمونه های آن کتاب «زنان بدون جنسیت» از ریچارد پالول، که نگاهی به چندی از نویسندگان زن در پایان سده ۱۸ با تمرکز ویژه بر روی مری ولستون کرافت و حلقه اطرافیان اوست، دارد.