لغت نامه دهخدا
کانها وقد بدا عُوارض ُ
و أدبی فی السّراب غامض ُ
واللیل بین قَنوَین رابض ُ
بجیرةالوادی قطاً نواهض ُ.
نصر گوید: أدبی کوهی است در دیار طی حذاء عوارض. و آن کوهی است سیاه رنگ در أعلی دیار طی و ناحیه دار فزارة. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
کوهیست نزدیک عوارض
فرهنگ معین
مترادف ها
ادبی
ادیب، ادبی، کتابی، ادیبانه، ادبیاتی، وابسته به ادبیات
ادبی، تعلیمی، اموزشی، یاد دهنده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نوشته مربوط به ادبیات