( اداوة ) اداوة. [ اِ وَ ] ( ع اِ ) مَطهرة، یعنی آبدستان. ( منتهی الارب ). قُمقمه. مَطهره. ظرف آب. آفتابه. ( آنندراج ). ج ، اداوی : اعرابی از کوزه عمر نبیذ خورد مست شد عمر رضی اﷲ عنه او را حد زد اعرابی گفت از اداوه تو خوردم امیرالمؤمنین گفت حد بر مستی زدم نه بر خوردن. ( راحةالصدور راوندی ).