اداره کننده

/~edArekonande/

معنی انگلیسی:
administrator, manager, running

مترادف ها

director (اسم)
مدیر، رئیس، متصدی، فرنشین، کارگردان، هدایت کننده، اداره کننده

regent (اسم)
رئیس، عضو شورا، نایب السلطنه، اداره کننده، نماینده پادشاه

فارسی به عربی

مدیر

پیشنهاد کاربران

وینارتار
مدیر، گرداننده
در پارسی "وینارتار " از بن وینارتن

بپرس