لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/aKhish/ بد و زشت و نازیبا - لفظی که در مقام احساس رضایت و لذت گویند
پیشنهاد کاربران
همه چیز درباره ی آخه، آخ، آخ جون، آخی، آخیش و. . .
( آخه ) ۱ - به معنای آخر، آخر اینکه، چون.
مثال: بیا بریم بازی، آخه من حوصله ام سر رفته.
۲ - کلمه آخه و نیز آخ جون که به هنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از سختی یا کار زیاد می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: آخه راحت شدم. آخ جون راحت شدم.
۳ - کلمه آخه و نیز آخِی/aKhey/ هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران جهت بیان همدردی و ترحم گفته می شود. ( کلمه آخ حاکی از درد یا ناخوشی از زبان بیمار است. )
مثال: آخه، خدا صبری شون بده. آخِی چقدر سخته.
در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی آخه، به معنای ( آخر این که ) از کلمه ( بَرِکِه/bareke/ ) که در اصل ( برای این که ) بوده، استفاده می شود. مثال: بیِه/biye/ ( بیا ) بریم در ( بیرون ) ، بَرِکِه تو خونه، خسته شدیم. اما در این شهرستان به جای کلمه ی آخه، کلمه ای که به هنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از سختی یا کار زیاد�می گویند، کلمه ی ( آخِیش/aakheysh/ ) است. مثال: آخِیش، تموم شد. و در این گویش کلمه ای که حاکی از درد یا ناخوشی از زبان بیمار است و یا هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران گفته می شود در هر دو حالت از کلمه آخ استفاده می شود. در ضمن، در این شهرستان هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران جهت بیان همدردی و ترحم از کلمه ی [اِ خُدا ( ای خدا ) ] یا [گُناه] هم استفاده می شود.
( آخه ) ۱ - به معنای آخر، آخر اینکه، چون.
مثال: بیا بریم بازی، آخه من حوصله ام سر رفته.
۲ - کلمه آخه و نیز آخ جون که به هنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از سختی یا کار زیاد می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: آخه راحت شدم. آخ جون راحت شدم.
۳ - کلمه آخه و نیز آخِی/aKhey/ هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران جهت بیان همدردی و ترحم گفته می شود. ( کلمه آخ حاکی از درد یا ناخوشی از زبان بیمار است. )
مثال: آخه، خدا صبری شون بده. آخِی چقدر سخته.
در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی آخه، به معنای ( آخر این که ) از کلمه ( بَرِکِه/bareke/ ) که در اصل ( برای این که ) بوده، استفاده می شود. مثال: بیِه/biye/ ( بیا ) بریم در ( بیرون ) ، بَرِکِه تو خونه، خسته شدیم. اما در این شهرستان به جای کلمه ی آخه، کلمه ای که به هنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از سختی یا کار زیاد�می گویند، کلمه ی ( آخِیش/aakheysh/ ) است. مثال: آخِیش، تموم شد. و در این گویش کلمه ای که حاکی از درد یا ناخوشی از زبان بیمار است و یا هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران گفته می شود در هر دو حالت از کلمه آخ استفاده می شود. در ضمن، در این شهرستان هنگام شنیدن درد، ناخوشی یا سختیِ دیگران جهت بیان همدردی و ترحم از کلمه ی [اِ خُدا ( ای خدا ) ] یا [گُناه] هم استفاده می شود.
آخِیْش، در گویش شهرستان بهاباد نوعی ابراز یا اعلام آسودگی از مشغله ی ذهنی با منتفی شدن آن یا انجام ان.
مثال :آخیش گفتن بعد از لغو شدن یا به تاخیر افتادن و یا پس از امتحان توسط دانش آموز.
مثال :آخیش گفتن بعد از لغو شدن یا به تاخیر افتادن و یا پس از امتحان توسط دانش آموز.
آوا یا صدایی که بیانگر حد وافری از لذت باشد ، نوعی اعلام احساس رضایت از انجام کاری