لغت نامه دهخدا
اخوات. [ اَ خ َ ] ( ع اِ ) ج ِ اُخت. خواهران. || ج ِ اَخ. برادران. || مانندها. اشباه : هرگاه که دو دوست بمداخلت شریری مبتلی گردند هرآینه میان ایشان جدائی افتد و از نظایر و اخوات آن حکایت شیر است و گاو. ( کلیله و دمنه ). و کسب ارباب حرفت و امثال واخوات این معانی بعدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ).
فرهنگ فارسی
خواهران، جمع اخت
( اسم ) جمع : اخت ۱ - خواهران . ۲ - مانندها شبیه ها . یا اخوات سلطنت . خواهران شاه .
فرهنگ معین
(اَ خَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ اخت . ۱ - خواهران . ۲ - مانندها، شبیه ها.