اخمیم

لغت نامه دهخدا

اخمیم. [ اِ ] ( اِخ ) نام قریه ای از قراء مصر. ( ابن الندیم ). شهریست بصعید مصر، در اقلیم دوم ، طول آن 54 و عرض آن 24 درجه و 50 دقیقه است و آن شهریست قدیم واقع بر ساحل نیل و در سمت مغرب آن کوهی است کوچک که هرکس بدان گوش دارد خریر آب شنود چنانکه گوئی کلام انسان است ولی نداند چیست و در آنجا عجائب کثیره و قدیمه است از جمله برابی و غیرها، و برابی ابنیه ای عجیبه است و در آن تماثیل و صوری در باب بانی آن اختلاف است و اشهر آنست که در ایام ملکه دَلوکة صاحبه حائطالعجوز بنا شده است. ( معجم البلدان ). شهریست [ بمصر ] بر کران نیل بر مغرب وی نهاده آبادان و خرّم و با نعمت بسیار و اندروی درخت آبنوس است بسیار. ( حدود العالم ). و رجوع به ضمیمه معجم البلدان ص 165 و عیون الانباء ج 1 ص 17 و مجمل التواریخ والقصص ص 479 و تاریخ الحکمای قفطی ص 185 والجماهر بیرونی ص 166 و رحله ابن بطوطه و ابن جبیر و قاموس الاعلام ترکی شود. || نیز موضعی است بسرزمین عرب. ابوعبداﷲ محمدبن المعلی بن عبداﷲ الازدی در شرح شعر تمیم بن مقبل گوید اخمیم موضعی است پست وقومی از عنزه در آنجا فرودآمدند. ( معجم البلدان ).

دانشنامه عمومی

اخمیم نام شهر و شهرستانی در استان سوهاج مصر است. اخمیم نام شهری در ساحل شرقی نیل و شهرستانی در استان سوهاج مصراست. آثار شهر باستانی و یونانی با نوپولیس در آن دیده می شود. در دوران مسیحی به دیرهای فراوان شهرت یافت.
عکس اخمیمعکس اخمیمعکس اخمیمعکس اخمیمعکس اخمیمعکس اخمیم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اَخْمیم (Akhmim)
(یا: اِخْمیم) شهری در شمال مصر، کنار رود نیل، به فاصلۀ ۱۰۰کیلومتری جنوب اسیوط. ۷۰,۶۰۰ نفر جمعیت دارد (۱۹۸۶). از نظر تولید منسوجات، به ویژه کتان، معروف است.

پیشنهاد کاربران

بپرس