دیکشنری
مترجم
بپرس
اخمه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اخمه. [ اَ م َ / م ِ ] ( اِ ) چین و شکنج. ( بهار عجم ) ( غیاث ).
فرهنگ فارسی
اخم: چین پیشانی وابرو، چین وشکنج که برپیشانی وابروبیندازند، ترشرویی
( اسم ) چین و شکنج .
پیشنهاد کاربران
اَخمه نام طایفه ای اصیل از ایل بزرگ حسنوند
ایل بزرگ حسنوند بزرگترین ایل لک در ایران
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها