اخم و تخم

/~axmotaxm/

معنی انگلیسی:
grimace, pout

لغت نامه دهخدا

اخم و تخم. [اَ م ُ ت َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) عُبوس و ترش روئی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ابرو در هم کشیدگی اوقات تلخی .

فرهنگ معین

(اَ مُ تَ ) (اِمص . ) (عا. ) ترشرویی ، بدخُلقی .

جدول کلمات

بغ

پیشنهاد کاربران

اَخم و تَخم : ترشرویی و کج خلقی ( حرف ها را با تند خویی و اخم و تخم تند تند زده بود . ) )
رجوع شود به ( نجفی ، ابوالحسن ، فرهنگ عامیانه فارسی )

بپرس