اخلالگر
/~exlAlgar/
مترادف اخلالگر: کارشکن، مخل، تروریست، خرابکار، آشوبگر، انقلابی، شورشی، فتنه جو، مخرب
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دتنا
پیشنهاد کاربران
مخل، کسی که خلل در کاری وارد می کند، آن که بر هم می زند و مانع و سد راه می شود.