اخطاب. [ اِ ] ( ع مص ) زرد شدن حَنظَل وخطهای سبز بهم رسیدن در آن. || نزدیک آمدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || کسی رابرای نکاح کردن خواندن. مرد را بزن خواستن داشتن.اخطاب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ خِطب.