اخشیدیان
لغت نامه دهخدا
اخشیدیان. [ اِ ] ( اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین مصر، مؤسس آن ابوبکر محمدبن طُغج. رجوع به آل اخشید و اخشید محمد... و قاموس الاعلام ترکی شود.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اخشیدیان، خاندانی حکومت گر در مصر و شام و بانفوذ در حرمین بودند، بنیان گذار حکومت اخشیدیان، ابوبکر محمد بن طغج بن جف معروف به اخشید بود. وی کانون قدرت اخشیدیان بود.
اخشید به معنای درخشان یا فرمانروای فرمانروایان است. این لقب، عنوان حکمرانان ایرانی سغد و فرغانه بوده یکی از حکومت های اسلامی که در زمان خلافت عباسی در کشور مصر ایجاد شد، حکومت «اخشیدیان» می باشد. این حکومت از سال ۳۲۳ هجری تا ۳۵۸هجری (۹۳۵ تا ۹۶۹ میلادی) ادامه یافت و سرانجام توسط فاطمیان از بین رفت. و نخستین بار از سوی الراضی عباسی به محمد بن طغج داده شد. ابوبکر اخشیدی از خانواده ای ترک از آسیای مرکزی برآمد. جدش، جف بن یلتکین/ بلتکین، از فرغانه در آسیای مرکزی و در زمره غلامان برگزیده معتصم خلیفه عباسی بود.
محمد حکمران شام
طغج بن جف در شمار فرماندهان سپاه طولونی ها جای داشت که از سوی خمارویه بر شام ولایت یافت. وی در سفر به بغداد، به خشم وزیر بغداد عباس بن حسن گرفتار گشت و همراه فرزندش محمد به زندان افتاد و همان جا مرد. اما فرزندش آزاد شد. بعدها محمد بن طغج با کمک برادرش عبیدالله بن طغج، انتقام پدر را گرفت و وزیر بغداد را کشت و به شام گریخت و به خدمت احمد بن بسطام(م. ۲۹۷ق.) حکمران شام درآمد. محمد بن طغج در نبرد با خلیفه فاطمی مغرب نقش داشت. پس از چندی، خلافت عباسی بغداد، حکمرانی شام را در سال ۳۱۸ق. و مصر را در سال ۳۲۱ق. به وی سپرد. سپس ابن رائق، امیر الامرای خلیفه بغداد، کوشید به سلطه اخشیدیان بر شام پایان دهد. پس از چند نبرد، موقعیت ابوبکر اخشیدی ثبات بیشتر یافت و میان دستگاه خلافت و اخشیدیان صلح برقرار شد و حکمرانی ابوبکر اخشیدی بر مصر و شام در عوض پرداخت سالیانه ۱۴۰/۰۰۰ دینار طلا پذیرفته گشت.
هراس خلافت از اخشدیان
با این وجود خلافت عباسی به اخشیدیان اطمینان نداشت و از قدرت گیری آنها در هراس بود، به همین منظور خلیفه عباسی «ابن رائق» را به سرزمین شام فرستاد تا با اخشید رقابت کند و قدرت و نفوذ او را محدود نماید.
درگیری اخشید با ابن رائق
...
اخشید به معنای درخشان یا فرمانروای فرمانروایان است. این لقب، عنوان حکمرانان ایرانی سغد و فرغانه بوده یکی از حکومت های اسلامی که در زمان خلافت عباسی در کشور مصر ایجاد شد، حکومت «اخشیدیان» می باشد. این حکومت از سال ۳۲۳ هجری تا ۳۵۸هجری (۹۳۵ تا ۹۶۹ میلادی) ادامه یافت و سرانجام توسط فاطمیان از بین رفت. و نخستین بار از سوی الراضی عباسی به محمد بن طغج داده شد. ابوبکر اخشیدی از خانواده ای ترک از آسیای مرکزی برآمد. جدش، جف بن یلتکین/ بلتکین، از فرغانه در آسیای مرکزی و در زمره غلامان برگزیده معتصم خلیفه عباسی بود.
محمد حکمران شام
طغج بن جف در شمار فرماندهان سپاه طولونی ها جای داشت که از سوی خمارویه بر شام ولایت یافت. وی در سفر به بغداد، به خشم وزیر بغداد عباس بن حسن گرفتار گشت و همراه فرزندش محمد به زندان افتاد و همان جا مرد. اما فرزندش آزاد شد. بعدها محمد بن طغج با کمک برادرش عبیدالله بن طغج، انتقام پدر را گرفت و وزیر بغداد را کشت و به شام گریخت و به خدمت احمد بن بسطام(م. ۲۹۷ق.) حکمران شام درآمد. محمد بن طغج در نبرد با خلیفه فاطمی مغرب نقش داشت. پس از چندی، خلافت عباسی بغداد، حکمرانی شام را در سال ۳۱۸ق. و مصر را در سال ۳۲۱ق. به وی سپرد. سپس ابن رائق، امیر الامرای خلیفه بغداد، کوشید به سلطه اخشیدیان بر شام پایان دهد. پس از چند نبرد، موقعیت ابوبکر اخشیدی ثبات بیشتر یافت و میان دستگاه خلافت و اخشیدیان صلح برقرار شد و حکمرانی ابوبکر اخشیدی بر مصر و شام در عوض پرداخت سالیانه ۱۴۰/۰۰۰ دینار طلا پذیرفته گشت.
هراس خلافت از اخشدیان
با این وجود خلافت عباسی به اخشیدیان اطمینان نداشت و از قدرت گیری آنها در هراس بود، به همین منظور خلیفه عباسی «ابن رائق» را به سرزمین شام فرستاد تا با اخشید رقابت کند و قدرت و نفوذ او را محدود نماید.
درگیری اخشید با ابن رائق
...
wikifeqh: اخشیدیان
[ویکی حج] اِخشیدیان خاندانی حکومت گر در مصر و شام و بانفوذ در حرمین (حکومت در سالهای 323 ـ 358ق.) بنیان گذار حکومت اخشیدیان، ابوبکر محمد بن طُغج بن جُف معروف به اخشید (حاکم در 268ـ334ق.) بود. اخشید به معنای درخشان یا فرمانروای فرمانروایان است. این لقب، عنوان حکمرانان ایرانی سُغد و فَرغانه بوده. پس از ابوبکر اخشیدی، پسرش ابوالقاسم اُنجور (درگذشت در 349ق.) با سرپرستی کافور اخشیدی به حکومت رسید. سپس برادرش علی (درگذشت در 355ق.). اخشیدیان در نبرد سال های 330 تا 335ق. میان محمد بن طغج و قرمطیان، توانستند حجرالاسود را پس از گذشت نزدیک به دو دهه از انتقال آن به منطقه هَجَر بحرین، بازگردانند. درباره حکمرانانی که از سوی اخشیدی ها بر مکه حکومت کردند، آگاهی های کافی نداریم. از امرای حج اخشیدیان می توان، عمر بن حسن عباسی، قاضی مکه در سال های 321 تا 334ق. را نام برد. بر پایه برخی گزارش ها، پیش از فاطمیان، جعفر بن محمد از بنو موسی در سال356 یا 358ق. به سلطه اخشیدیان پایان داد و مکه را تصرف کرد.
بنیان گذار حکومت اخشیدیان، ابوبکر محمد بن طُغج بن جُف معروف به اخشید (حاکم در 268ـ334ق.) بود. وی کانون قدرت اخشیدیان بود و پس از او سیر نزول و سقوط این خاندان آغاز شد.
اخشید به معنای درخشان یا فرمانروای فرمانروایان است. این لقب، عنوان حکمرانان ایرانی سُغد و فَرغانه بوده و نخستین بار از سوی الراضی عباسی (حاکم در 322ـ329ق.) به محمد بن طغج داده شد. ابوبکر اخشیدی از خانواده ای ترک از آسیای مرکزی برآمد. جدش، جُف بن یلتکین/ بلتکین، از فَرغانه در آسیای مرکزی و در زمره غلامان برگزیده معتصم (حاکم در 218 ـ 227ق.) خلیفه عباسی بود. طُغج بن جف در شمار فرماندهان سپاه طولونی ها جای داشت که از سوی خُماروَیه (حاکم در270ـ282ق.) بر شام ولایت یافت. وی در سفر به بغداد، به خشم وزیر بغداد عباس بن حسن گرفتار گشت و همراه فرزندش محمد به زندان افتاد و همان جا مُرد. اما فرزندش آزاد شد. بعدها محمد بن طُغج با کمک برادرش عبیدالله بن طغج، انتقام پدر را گرفت و وزیر بغداد را کشت و به شام گریخت و به خدمت احمد بن بسطام (درگذشت در 297ق.) حکمران شام درآمد. محمد بن طغج در نبرد با خلیفه فاطمی مغرب نقش داشت. پس از چندی، خلافت عباسی بغداد، حکمرانی شام را در سال 318ق. و مصر را در سال 321ق. به وی سپرد. سپس ابن رائق، امیر الامرای خلیفه بغداد، کوشید به سلطه اخشیدیان بر شام پایان دهد. پس از چند نبرد ، موقعیت ابوبکر اخشیدی ثبات بیشتر یافت و میان دستگاه خلافت و اخشیدیان صلح برقرار شد و حکمرانی ابوبکر اخشیدی بر مصر و شام در عوض پرداخت سالیانه ۱۴۰۰۰۰ دینار طلا پذیرفته گشت.
بنیان گذار حکومت اخشیدیان، ابوبکر محمد بن طُغج بن جُف معروف به اخشید (حاکم در 268ـ334ق.) بود. وی کانون قدرت اخشیدیان بود و پس از او سیر نزول و سقوط این خاندان آغاز شد.
اخشید به معنای درخشان یا فرمانروای فرمانروایان است. این لقب، عنوان حکمرانان ایرانی سُغد و فَرغانه بوده و نخستین بار از سوی الراضی عباسی (حاکم در 322ـ329ق.) به محمد بن طغج داده شد. ابوبکر اخشیدی از خانواده ای ترک از آسیای مرکزی برآمد. جدش، جُف بن یلتکین/ بلتکین، از فَرغانه در آسیای مرکزی و در زمره غلامان برگزیده معتصم (حاکم در 218 ـ 227ق.) خلیفه عباسی بود. طُغج بن جف در شمار فرماندهان سپاه طولونی ها جای داشت که از سوی خُماروَیه (حاکم در270ـ282ق.) بر شام ولایت یافت. وی در سفر به بغداد، به خشم وزیر بغداد عباس بن حسن گرفتار گشت و همراه فرزندش محمد به زندان افتاد و همان جا مُرد. اما فرزندش آزاد شد. بعدها محمد بن طُغج با کمک برادرش عبیدالله بن طغج، انتقام پدر را گرفت و وزیر بغداد را کشت و به شام گریخت و به خدمت احمد بن بسطام (درگذشت در 297ق.) حکمران شام درآمد. محمد بن طغج در نبرد با خلیفه فاطمی مغرب نقش داشت. پس از چندی، خلافت عباسی بغداد، حکمرانی شام را در سال 318ق. و مصر را در سال 321ق. به وی سپرد. سپس ابن رائق، امیر الامرای خلیفه بغداد، کوشید به سلطه اخشیدیان بر شام پایان دهد. پس از چند نبرد ، موقعیت ابوبکر اخشیدی ثبات بیشتر یافت و میان دستگاه خلافت و اخشیدیان صلح برقرار شد و حکمرانی ابوبکر اخشیدی بر مصر و شام در عوض پرداخت سالیانه ۱۴۰۰۰۰ دینار طلا پذیرفته گشت.
wikihaj: اخشیدیان
پیشنهاد کاربران
کندی در کتابالولاه خود شرح حکومت والیان مصر را از روزگار عمروبنعاص ( حکومت: 19 - 24ق/640 - 645م ) آغاز کرده و بنابر نوشتة این زولاق تا 335ق/946م ادامه داده است. پس از آن نوشتههای ابنزولاق شاگرد کندی است. او کتابی در سیرة اخشیدیان دارد که در دست نیست. کتاب گمشدة او مهمترین اثر در بارة تاریخ اِخشیدیان بوده است. یاقوت ( د 626ق/1229م ) در معجمالادباء ( 7/226 ) ، ابنسعید ( د 673ق/1274م ) در المغرب ( 148 به بعد ) و مقریزی در خِطط ( 2/25 ) از این کتاب یاد کردهاند. ابنسعید به نقل از ابنزولاق میگوید: ابوجعفر احمدبنیوسفبنابراهیم بغدادی مشهور به ابوجعفر کاتب ( د ح 340ق/951م ) کتابی در سیره احمدبنطولون و سیره ابیالجیش خمارویه نوشته که من هر دو را خواندم و ذیلی بر آنچه او نیاورده بود، افزودم. همچنین کتابی دیگر دربارة سیرة اخشید از محمدبنموسیبنمأمون هاشمی دیدم که درحقیقت سیره نبود، بلکه نکوهشی ستایش نما بود. من در 350ق/961م با اجازة علیبناخشید سیرة پدرش محمدبنطغج را نوشتم. در آن سیره جز آنچه دیدم یا فرد راستگویی بر من املا کرد، ننگاشتم ( المغرب، 148 ) . اخبار مصر عنوان کتابی است از محمدبنعبیدالله ابناحمدبناسماعیل، معروف به عزالملکمسبّحی ( 366 - 420ق/977 - 1029م ) در 12 جلد که در آن از رویدادهای مصر تا 414ق/1023م یاد شده است. مقریزی و ابنتغری بردی ( د 874ق/1469م ) بر این کتاب تکیه کرده و از آن استفاده کردهاند. بیشترین گزارشها دربارة تاریخ اخشیدیان از آنِ ابنسعید اندلسی ( 610 - 673ق/1213 - 1274م ) است. نویسنده با بهرهگیری از کتابهای سیرهمحمدبنطغج ابنزولاق، سیرهالائمهعبدالرحمنبنحسینبنمهذّب ( د بعد از 411ق/1020م ) ، تاریخ مصر ابوعبدالله محمدبنسعد قُرطی ( د 567ق/1172م ) و کتابالکمائم بیهقی ( ابنسعید، 1، 13 ) ، اثری به نام کتابالعیونالدّعجفیحلیدولهبنبطُغج پرداخته و آن را در بخش چهارم المغربفیحلیالمغرب آورده است. همچنین از کتابهای درخور توجّه این دوره کتابالدولالمنقطعهجمالالدینعلیابنظافر اَزْدی ( 567 - 622ق/1172 - 1225م ) است. این کتاب رخدادهای تاریخ حمدانیان، ساجیان، طولونیان، اخشیدیان و فاطمیان را در بر دارد. فردیناند ووستفلد ( 1808 - 1899م ) بخشهای طولونیان و اخشیدیان این کتاب را در تاریخ «فرمانروای مصر» خود منتشر کرده است ( 3/58 - 62، 4/57 - 62 ) . نوشتههای احمدبنعلیمقریزی و ابنتغری بردی دربارة اخشیدیان از مآخذ دست دوم این دوره به شمار میآید. مقریزی در دو کتاب خود المواعظ والاعتبارفیذکرالخِطط والآثار و اتعاظالحنفاء باخبارالائمّهالفاطمیینالخلفاء تاریخ اخشیدیان را از کتاب ولاهکندی و ذیل آن نقل کرده است. ابنتغریبردی در النجومالزاهره از بیشتر منابع روزگار اخشیدیان بهره گرفته و شرح گستردهای از تاریخ آنان به دست داده است. رَفْعُالاِصْرعَنْ قُضاهِمِصْر عنوان کتابی است از ابنحجر عسقلانی ( د 852ق/1448م ) . از این کتاب رووُن گست شرح حال قاضیانی را که میان سالهای 237 - 419ق/851 - 1028م در مصر شغل قضاوت داشتهاند، به همراه بخشی از کتاب تاریخالاسلام شمسالدینمحمد ذهبی ( د 748ق/1347م ) ، در کتابالولاه به چاپ رسانیده است.
... [مشاهده متن کامل]
زمینة تاریخی: پس از فروپاشی نظام حکومتی طولونیان مصر در 292ق/905م، عباسیان اندک زمانی بر مصر و شام فرمان راندند، اما دیری نپایید که شاهان دیگری به نام اخشیدیان بر آن سرزمین چیره شدند. هنگامی که گروهی از فِرغانیان را نزد معتصم ( د 227ق/842م ) خلیفة عباسی آوردند، جُفّ جد اِخشیدیان را نزد او به دلاور ستودند ( ابنخلکان، 5/57 ) . خلیفه دستور به احضار جُفّ و یاران او داد و ایشان را بنواخت و تیولهایی در سامرا در اختیار آنان نهاد. جف پس از درگذشت معتصم اندک زمانی را در دربار واثق ( د 232ق/847م ) و متوکل سپری ساخت و سرانجام در شبی که متوکل کشته شد ( شوال 247ق/دسامبر 861م ) درگذشت ( ابنتغری بردی، 3/237 ) . طُغج پسر جُف پس از مرگ پدر نخست به طولونیان و سپس به یاران اسحاقبنکَنْداج پیوست و تا درگذشت احمدبنطولون ( د 270ق/883م ) در مصر ماندگار شد. طغج با صلحی که میان الوالجیشخمارویه ( مقـ 282ق/895م ) ، پسر احمدبنطولون و کَنداج برقرار شد ( قس: محمد راغب، 225 - 226 ) ، به خمارویه پیوست و از جانب او به حکومت دمشق و طبریة فلسطین رسید ( ابنخلکان، 5/57 ) . پس از کشته شدن خمارویه، طغج نزد مکتفی خلیفة عباسی برگشت و از او خلعت ستاند، ولی عباسبنحسن وزیر بر او بهانه گرفت و طغج را با فرزندش محمد به زندان افکند، و طغج در 294ق/907م در زندان درگذشت.
فرمانروایان آل اخشید: از خاندان اخشید 5 تن به این نامها به حکومت رسیدند:
1. ابوبکرمحمدبنطغجبنجفبنبَلْتکینبنفوریبنخاقان ( 268 - 334ق/881 - 946م ) : وی بنیانگذار دولت اخشیدی در مصر و شام بود. در واپسین روزهای زندگی پدرش در زندانِ بغداد بود و پس از قیامی که بر ضد خلیفة عباسی معتز انجام گرفت، به فرمان عباسبنحسن، وزیر خلیفه از زندان آزاد شد. پس از کشته شدن وزیر، محمدبنطغج به احمدبنبسطام والی شام پیوست و بنا به رأی نویسندة صبحالاعشی «بازیار» او شد ( قلقشندی، 5/469؛ ابنسعید، 149 ) و تا 297ق/910م که ابنبسطام درگذشت، از پشتیبانی او برخوردار بود. محمدبنطغج چند سالی را نزد علیبناحمدبنبسطام سپری ساخت. پس از آن به ابومنصورِ تکین پیوست و از ارکان دولت او گردید ( ابنخلکان، 5/57 ) . محمدبنطغج در 316ق/928م از تکین جدا شد و به فرمان مقتدر، خلیفة عباسی، حاکم رَمْله گشت و در 318ق/930م ولایت دمشق یافت. در رمضان 321ق/اوت 933م از سوی قاهر ( د 322ق/934م ) به فرمانروایی مصر منصوب شد، ولی پس از 32 روز که خطبه به نام او خوانده شد، خلیفه، احمدبنکَیَغْلَغْ را به جای او گماشت. در 323ق/935م دیگر بار از طرف الراضی بالله ( د 329ق/941م ) فرما حکومت مصر را گرفت و در 327ق/939م از طرف همین خلیفه لقب اخشید به او داده شد ( کندی، 286؛ ابنخلکان، 5/58؛ همدانی، 153 ) . از آن سال ایت لقب به نام او بر منبرها خوانده شد. محمدبنع . . .
... [مشاهده متن کامل]
زمینة تاریخی: پس از فروپاشی نظام حکومتی طولونیان مصر در 292ق/905م، عباسیان اندک زمانی بر مصر و شام فرمان راندند، اما دیری نپایید که شاهان دیگری به نام اخشیدیان بر آن سرزمین چیره شدند. هنگامی که گروهی از فِرغانیان را نزد معتصم ( د 227ق/842م ) خلیفة عباسی آوردند، جُفّ جد اِخشیدیان را نزد او به دلاور ستودند ( ابنخلکان، 5/57 ) . خلیفه دستور به احضار جُفّ و یاران او داد و ایشان را بنواخت و تیولهایی در سامرا در اختیار آنان نهاد. جف پس از درگذشت معتصم اندک زمانی را در دربار واثق ( د 232ق/847م ) و متوکل سپری ساخت و سرانجام در شبی که متوکل کشته شد ( شوال 247ق/دسامبر 861م ) درگذشت ( ابنتغری بردی، 3/237 ) . طُغج پسر جُف پس از مرگ پدر نخست به طولونیان و سپس به یاران اسحاقبنکَنْداج پیوست و تا درگذشت احمدبنطولون ( د 270ق/883م ) در مصر ماندگار شد. طغج با صلحی که میان الوالجیشخمارویه ( مقـ 282ق/895م ) ، پسر احمدبنطولون و کَنداج برقرار شد ( قس: محمد راغب، 225 - 226 ) ، به خمارویه پیوست و از جانب او به حکومت دمشق و طبریة فلسطین رسید ( ابنخلکان، 5/57 ) . پس از کشته شدن خمارویه، طغج نزد مکتفی خلیفة عباسی برگشت و از او خلعت ستاند، ولی عباسبنحسن وزیر بر او بهانه گرفت و طغج را با فرزندش محمد به زندان افکند، و طغج در 294ق/907م در زندان درگذشت.
فرمانروایان آل اخشید: از خاندان اخشید 5 تن به این نامها به حکومت رسیدند:
1. ابوبکرمحمدبنطغجبنجفبنبَلْتکینبنفوریبنخاقان ( 268 - 334ق/881 - 946م ) : وی بنیانگذار دولت اخشیدی در مصر و شام بود. در واپسین روزهای زندگی پدرش در زندانِ بغداد بود و پس از قیامی که بر ضد خلیفة عباسی معتز انجام گرفت، به فرمان عباسبنحسن، وزیر خلیفه از زندان آزاد شد. پس از کشته شدن وزیر، محمدبنطغج به احمدبنبسطام والی شام پیوست و بنا به رأی نویسندة صبحالاعشی «بازیار» او شد ( قلقشندی، 5/469؛ ابنسعید، 149 ) و تا 297ق/910م که ابنبسطام درگذشت، از پشتیبانی او برخوردار بود. محمدبنطغج چند سالی را نزد علیبناحمدبنبسطام سپری ساخت. پس از آن به ابومنصورِ تکین پیوست و از ارکان دولت او گردید ( ابنخلکان، 5/57 ) . محمدبنطغج در 316ق/928م از تکین جدا شد و به فرمان مقتدر، خلیفة عباسی، حاکم رَمْله گشت و در 318ق/930م ولایت دمشق یافت. در رمضان 321ق/اوت 933م از سوی قاهر ( د 322ق/934م ) به فرمانروایی مصر منصوب شد، ولی پس از 32 روز که خطبه به نام او خوانده شد، خلیفه، احمدبنکَیَغْلَغْ را به جای او گماشت. در 323ق/935م دیگر بار از طرف الراضی بالله ( د 329ق/941م ) فرما حکومت مصر را گرفت و در 327ق/939م از طرف همین خلیفه لقب اخشید به او داده شد ( کندی، 286؛ ابنخلکان، 5/58؛ همدانی، 153 ) . از آن سال ایت لقب به نام او بر منبرها خوانده شد. محمدبنع . . .