( آخرک ) آخرک. [ خ ُ رَ ] ( اِ مصغر ) آخُرِ خُرد. || ( اِ مرکب ) ترقوه. چنبر گردن. آخُره : تیغ تو تیز نیست که شد خنک توسنی ( کذا )درخورد او بگردن خصم آخرک بود.امیرخسرو.