اخرواط. [ اِ رِوْ وا ] ( ع مص ) تیز رفتن. تیز گذشتن. تیز در چیزی درآمدن. ( زوزنی ). || اخرواط طریق بر کسی ؛ دراز کشیدن راه بدو. || بدور و دراز کشیده شدن شعر. || اخرواط لحیة؛ دراز شدن ریش با عرضی کم. || اخرواط دام در پای شکاری ؛ منقلب گشتن و بند شدن دام بر پای او.